کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضرایب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ضرایب
/zarāyeb/
معنی
۱. [جمعِ ضریب] = ضریب
۲. [جمعِ ضریبة] = ضریبه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضرایب
لغتنامه دهخدا
ضرایب . [ ض َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ ضریبه . (منتهی الارب ). رجوع به ضریبة شود.
-
ضرایب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ضرائب] zarāyeb ۱. [جمعِ ضریب] = ضریب۲. [جمعِ ضریبة] = ضریبه
-
واژههای همآوا
-
ذرایب
لغتنامه دهخدا
ذرایب . [ ذَ ی ِ ] (اِخ ) نام موضعی است به بحرین .
-
ذرایب
لغتنامه دهخدا
ذرایب . [ ذَ ی ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ذریبة. و ذریب بمعنی حادّ.
-
جستوجو در متن
-
coeffects
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضرایب
-
coefficients
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضرایب، ضریب، ضرب کننده
-
algebraic number
عدد جبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] هر عددی که ریشۀ یک چندجملهای با ضرایب گویا باشد
-
algebraic integer
عدد صحیح جبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ریشۀ یک چندجملهای با ضرایب صحیح که جملۀ پیشروِ آن برابر 1 باشد
-
transcendental number
عدد متعالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عددی که ریشۀ هیچ چندجملهای با ضرایب گویا نباشد
-
augmented matrix
ماتریس افزوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ماتریس متشکل از ضرایب و جملات ثابت یک دستگاه معادلات خطی
-
auxiliary equation
معادلۀ کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای معادلۀ دیفرانسیل خطی با ضرایب ثابت، معادلهای چندجملهای که با استفاده از جوابهای آن میتوان جوابهای مستقل معادلۀ دیفرانسیل همگن متناظر را به دست آورد
-
algebraic variety
چندگونای جبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعهای از نقاط در یک فضای بُرداری که در آن دسته از معادلات چندجملهای، صدق میکند که ضرایب آنها در هیأت نردهای فضای بُرداری باشد متـ . خمینۀ جبری algebraic manifold
-
ionic product
حاصلِضرب یونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] حاصلِضرب غلظت یونهای موجود در یک محلول مشخص با توجه به ضرایب استوکیومتری (stoichiometry) آنها