کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضراعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زراعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: زراعة] (کشاورزی) zerā'at حرفۀ زارع؛ کشتکاری؛ کشاورزی؛ کشتوزرع.
-
ضراعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ضراعة] [قدیمی] zarā'at ۱. تضرع کردن؛ زاری کردن.۲. فروتنی کردن.۳. سست و ناتوان گردیدن.۴. خواری و زاری.
-
جستوجو در متن
-
ضراعت
فرهنگ فارسی معین
(ضَ عَ) [ ع . ضراعة ] (اِمص .) 1 - خواری . 2 - زاری .
-
ضرع
لغتنامه دهخدا
ضرع . [ ض َ ] (ع مص ) ضراعة. زاری و خواری . زاریدن . خوار و حقیر گردیدن . || فروتنی کردن . || رام شدن . || رام کردن اسپ . (منتهی الارب ).