کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضحوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ضحوک
/zahuk/
معنی
خندان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضحوک
لغتنامه دهخدا
ضحوک . [ ض َ ] (ع ص ، اِ) بسیارخند. ج ، ضُحک . || راه فراخ و پیدا و روشن . (منتهی الارب ). راه آشکار و فراخ . (منتخب اللغات ). راه روشن . (مهذب الاسماء).
-
ضحوک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] zahuk خندان.
-
واژههای همآوا
-
زحوک
لغتنامه دهخدا
زحوک . [ زُ ] (ع مص ) معنی زحک دهد و مصدر دیگری از این فعل است . رجوع به زحک شود.
-
جستوجو در متن
-
ضحوکة
لغتنامه دهخدا
ضحوکة. [ ض َ ک َ ] تأنیث ضحوک . (غیاث ) (آنندراج ).
-
ضحک
لغتنامه دهخدا
ضحک . [ ض ُ ] (ع ص ) ج ِ ضَحوک . (منتهی الارب ).
-
پیدا
لغتنامه دهخدا
پیدا. [ پ َ / پ ِ ] (ص ، ق ) واضح . (منتهی الارب ). روشن . هویدا. ظاهر. مقابل نهان . باطن . مقابل ناپیدا. آشکارا. مقابل پوشیده . لائح . نمایان . مظهر. (دهار). بَیَّن . ضحوک . (منتهی الارب ). صرح . صادق . (منتهی الارب ).مبین ذایع. بارز. نمودار. مرئی ....