کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضجة
لغتنامه دهخدا
ضجة. [ ض َج ْ ج َ ] (ع اِ) بانگ و فریاد مردم . (منتهی الارب ). بانگ .فریاد. ناله . غوغا. شیون . خروش . فغان . ضج ّ. ضجیج .
-
واژههای مشابه
-
ضجه
واژگان مترادف و متضاد
زاری، زوزه، شیون، غوغا، فریاد، فغان، ناله، ندبه
-
ضجه
فرهنگ فارسی معین
(ضَ جَّ) [ ع . ضجة ] (اِ.) ناله ، غوغا.
-
ضجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ضجَّة] zajje ۱. نالهوزاری؛ شیون.۲. [قدیمی] فریادوغوغای مردم؛ بانگوفریاد.
-
ضجه
دیکشنری فارسی به عربی
رثاء
-
ضجه
واژهنامه آزاد
ناله - فغان
-
ضجه و زاری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رثاء
-
ناله و ضجه
لهجه و گویش تهرانی
شیون و زاری
-
ضجه و شیون
فرهنگ گنجواژه
زاری.
-
ناله و ضجه
فرهنگ گنجواژه
زاری.
-
جستوجو در متن
-
laments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گول زدن، ضجه، ضجه و زاری کردن، تاسف خوردن، زاریدن، سوگواری کردن
-
lament
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گول زدن، ضجه، ضجه و زاری کردن، تاسف خوردن، زاریدن، سوگواری کردن
-
yawl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یوال، ضجه