کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صیل
لغتنامه دهخدا
صیل . [ ص َ ] (ع مص ) حمله کردن بر کسی . لغتی است در صول . || اندازه کرده شدن برای کسی . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
سیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. سیلاب، لور ۲. جریانشدید آب
-
سیل
فرهنگ واژههای سره
تنداب
-
ثیل
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) گیاهی است از تیرة گندمیان ، پنجه مرغ .
-
سیل
فرهنگ فارسی معین
(سَ یا س ) [ ع . ] (اِ.) آب بسیار که بر اثر باران های شدید یا ذوب برف ها بوجود آمده باشد.
-
سیل
لغتنامه دهخدا
سیل . (پسوند) سیر: سردسیل . گرم سیل . (از فرهنگ فارسی معین ).
-
سیل
لغتنامه دهخدا
سیل . [ س َ ] (ع اِ) آب بسیار که روان باشد. بی پروا، بی تاب ، بی زینهار، پرشور، لاابالی ، تندرو، دریادیده ، سبکرو، سبکرفتار، سبک خیز، خانه برانداز، خانه کن ، گران تمکین ، گران سنگ ، زمین گیر، پادرگل ، بی زور، تیره و ناصاف از صفات اوست . (از آنندراج )...
-
ثیل
لغتنامه دهخدا
ثیل . (ع ص ، اِ) ج ِ اَثیل .
-
ثیل
لغتنامه دهخدا
ثیل . [ ث َ / ثی ] (ع اِ)غلاف نره ٔ شتر. || نره ٔ شتر. ج ، اَثیال .
-
ثیل
لغتنامه دهخدا
ثیل . [ ث َی ْ ی ِ ] (ع اِ) ثیل باشد که بید گیا خوانند. رجوع به ثیل شود.
-
ثیل
لغتنامه دهخدا
ثیل . [ ث َی ْ ی ِ / ثی ] (ع اِ)بیدگیا. فرزد. فریز. چمن . مرغ . گیاهی است که نجم نیز گویند. در اختیارات بدیعی آمده است : نجیل و نجیر ونجمه خوانند به پارسی بیدگیا خوانند و آن نوعی از حرشف است و طبیعت وی سرد و خشک است در اول و گویند معتدل است نافع بود ...
-
ثیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] seyl فریز؛ فرزد.
-
سیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سَیل، جمع: سُیُول] seyl آب فراوان که در اثر بارانهای زیاد و شدید یا خراب شدن سد در روی زمین جاری شود؛ سیلاب؛ تنداب.
-
سیل
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: seyl طاری: seyl طامه ای: ovseyl طرقی: seyl کشه ای: seyl نطنزی: seyl