کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صیفی کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صیفی کار
/seyfikār/
معنی
کسی که محصولات صیفی میکارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
truck farmer
-
جستوجوی دقیق
-
صیفی کار
لغتنامه دهخدا
صیفی کار. [ ص َ ] (نف مرکب ) آنکه صیفی کارد، زارع که به کشت خیار و خربزه و بادنجان و دیگر کشتهای تابستانی پردازد.
-
صیفی کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] (کشاورزی) seyfikār کسی که محصولات صیفی میکارد.
-
واژههای مشابه
-
صیفی کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] (کشاورزی) seyfikāri ١. عمل صیفیکار؛ کشتوکار تابستانی.٢. (اسم) = جالیز
-
اکثم بن صیفی
لغتنامه دهخدا
اکثم بن صیفی . [ اَ ث َ م ِ ن ِ ص َ] (اِخ ) ذوالحکم بن رباح . یکی از حکام پانزده گانه ٔ عرب به جاهلیت . (یادداشت مؤلف ). از حکام عرب است . (منتهی الارب ). حکیم و دانای معروف عرب در جاهلیت . عمر دراز یافت و در عهد پیغمبر برای قبول اسلام ، با جماعتی ا...
-
جستوجو در متن
-
بستان کار
لغتنامه دهخدا
بستان کار. [ ب ُ ] (نف مرکب ) باغبان . آنکه مباشر کار باغ ، بستان و بوستان باشد. || صیفی کار.
-
بلک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ballak کشاورزی که بهتنهایی برای خود کار میکند و کارش زراعت دیم یا صیفیکاری است؛ بلککار.
-
بستان کاری
لغتنامه دهخدا
بستان کاری . [ ب ُ ] (حامص مرکب ) عمل بُستان کار و باغبان . || صیفی کاری .
-
بلک
لغتنامه دهخدا
بلک . [ ب َل ْ ل َ ] (اِ) در تداول عامه زارعی است که بتنهایی کار می کند (نه بعنوان عضوی از یک گروه ) و معمولاً کار او زراعت محصولات دیمی و صیفی است . (فرهنگ فارسی معین ).
-
هلیله
لغتنامه دهخدا
هلیله . [ هََ لی ل َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان بوشهر که 584 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول عمده اش غله و صیفی و کار مردم ماهیگیری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
-
هود
لغتنامه دهخدا
هود. (اِخ ) دهی است از دهستان بیدشهر شهرستان لار. دارای 489 تن سکنه ، آب آن از چاه و محصول عمده اش غله و صیفی و کار دستی مردم آنجا گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
نیمه کار
لغتنامه دهخدا
نیمه کار. [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاه . در 41هزارگزی جنوب شرقی ده شیخ ، 5هزارگزی قلعه ٔ میرآباد، و در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و یکصد تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، حبوبات ، صیفی ، توتون ، ل...
-
هراتمه
لغتنامه دهخدا
هراتمه . [ هََ ت َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 19 هزارگزی جنوب خاوری فلاورجان واقع است . جلگه ٔ معتدل و دارای 603 تن سکنه است . محصول عمده اش غله ، برنج ، صیفی و پنبه ، و کار مردم زراعت ، گله داری و کرباس باف...
-
فین
لغتنامه دهخدا
فین .(اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که دارای 681 تن سکنه است . آب آن از چاه و قنات و محصول عمده اش غله ، لبنیات ، صیفی و کار دستی زنان قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).