کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صیاد ماهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صیاد ماهی
دیکشنری فارسی به عربی
صياد السمک
-
واژههای مشابه
-
صياد
دیکشنری عربی به فارسی
شکارچي , صياد , اسب يا سگ شکاري , جوينده
-
ابراهیم صیاد
لغتنامه دهخدا
ابراهیم صیاد. [ اِ م ِ ص َی ْ یا ] (اِخ ) از عرفای قرن سوم هجری وبا معروف کرخی مصاحب بوده و در بغداد مسکن داشته .
-
جانی صیاد
لغتنامه دهخدا
جانی صیاد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . در 15 هزارگزی جنوب ده دوست محمد واقع شده . سکنه ٔ آن 739 تن . زبان آنان فارسی ، بلوچی است . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین میشود. محصول آن غلات ،پنبه ، لبنیات . شغل اهالی زراعت ، گله...
-
ده صیاد
لغتنامه دهخدا
ده صیاد. [ دِه ْ ص َی ْ یا ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 15هزارگزی جنوب ده دوست محمد نزدیک مرزافغانستان . سکنه ٔ آن 335 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
ده صیاد
لغتنامه دهخدا
ده صیاد. [ دِه ْ ص َی ْ یا ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 5هزارگزی جنوب ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 139 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
کازه ٔ صیاد
لغتنامه دهخدا
کازه ٔ صیاد. [ زَ ی ِ ص َی ْ یا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زَرْب . ناموس . (دهار). داموس . (منتهی الارب ). قتره . (دهار) (منتهی الارب ). دجیه . (منتهی الارب ): اندماق ، درآمدن صیاد در کازه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تدمیر، پشم دود کردن صیاد کاز...
-
خواب صیاد
لغتنامه دهخدا
خواب صیاد. [ خوا / خا ب ِ ص َی ْ یا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خواب ساخته که برای فریب صید باشد. (آنندراج ) : فریب مرغ باشد خواب صیاد. ؟ (از آنندراج ).پس از مردن مگر بر خاک من افتد گذار اومرا صد مصلحت در مرگ خود چون خواب صیاد است .سلیم (از آنندراج ).
-
صياد الصقور
دیکشنری عربی به فارسی
قوش باز , کسيکه با شاهين شکار ميکند , بازبان
-
صياد السمک
دیکشنری عربی به فارسی
ماهي گير , صياد ماهي , کرجي ماهيگيري
-
جستوجو در متن
-
fisherman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهیگیر، ماهی گیر، صیاد ماهی، کرجی ماهیگیری
-
fishermen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهیگیران، ماهی گیر، صیاد ماهی، کرجی ماهیگیری
-
fisher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیشر، ماهی گیر، جانور ماهیخوار، کرجی ماهیگیری، صیاد ماهی