کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صَرَّةٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ثرط
لغتنامه دهخدا
ثرط. [ ث َ ] (ع مص ) گولی . گول شدن . || عیب کردن . || ثَلط. سرگین انداختن . ریغ زدن . ریخ زدن . || سریش کردن .
-
ثرط
لغتنامه دهخدا
ثرط. [ ث َ / ث َ رَ ] (ع اِ) (ظَ . معرب سریش ) سریش . (از منتخب و صراح ) (غیاث اللغة). سریش کفشگران . || سرگین . ج ، ثروط.
-
ثرة
لغتنامه دهخدا
ثرة. [ ث َرْ رَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث ثَر. || چشمه ٔ بسیارآب . || جراحت فراخ بسیارخون .
-
ثرة
لغتنامه دهخدا
ثرة. [ ث َرْ رَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث ثَرّ. زن پرگوی . ج ، ثَرّات . || چشمه ٔ بسیار آب . || ناقه یا گوسپند بسیار شیر. || ناقه یا گوسفند فراخ سوراخ پستان . و در معنی چشمه ٔ بسیارآب وناقه ... بکسر ثاء نیز آمده است . ج ، ثُرور. ثِرار.
-
ثرة
لغتنامه دهخدا
ثرة. [ ث َرْ رَ / ث ِرْ رَ ] (ع ص ، اِ) ناقه و یا گوسپند بسیارشیر و فراخ پستان . ج ، ثرور، ثرار.
-
ثرة
لغتنامه دهخدا
ثرة.[ ث ِ رْ رَ ] (ع ص ، اِ) ثَرة. و رجوع به ثرة شود.
-
سرت
واژهنامه آزاد
سرت یعنی نردبان
-
جستوجو در متن
-
صرر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ صُرَّة] [قدیمی] sorar = صره
-
بدره
واژگان مترادف و متضاد
صره، کیسهزر، همیان
-
همیان
واژگان مترادف و متضاد
بدره، صره، کیسه
-
صرر
لغتنامه دهخدا
صرر. [ ص ُ رَ ] (ع اِ) ج ِ صرة. (دهار) (منتهی الارب ).
-
پلونده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] polvande ۱. پرونده.۲. بستۀ قماش.۳. صره؛ کیسۀ پول.
-
گزدنه
لغتنامه دهخدا
گزدنه . [ گ َ دَ ن َ ] (اِ) گیاهی است که آن را صرة کیک گویند. (شعوری ج 2 ورق 305).
-
صریرة
لغتنامه دهخدا
صریرة. [ ص َ رَ ] (ع اِ) درهم نقد کرده شده . || آنکه در صره بسته باشد. (منتهی الارب ).
-
خلیته
لغتنامه دهخدا
خلیته . [ خ َ ت َ / ت ِ ] (اِ) خریطه . کیسه . صره . کیسه ٔ کتانی . (ناظم الاطباء).