کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صونع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صونع
لغتنامه دهخدا
صونع. [ ص َ ن َ] (ع اِ) جانورکی است یا مرغی است . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
سونا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sonā) طلا ؛ (در ترکی) به معنی مرغابی ، زیبا و قشنگ .
-
صونا
فرهنگ نامها
(تلفظ: so(w)nā) (عربی ـ فارسی) (صون + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به صون ، خویشتن داری از گناه ، صیانت .
-
سونا
فرهنگ فارسی معین
(سُ) [ فر از فنلاندی . ] (اِ.) حمامی دارای اتاق یا اتاق های بسیار گرم و معمولاً حوضچة آب سرد که پس از ماندن در اتاق گرم و عرق ریختن ، در حوضچة آب سرد غوطه می خورند و بر دو نوع است : سونای خشک و سونای بخار.
-
سونا
لغتنامه دهخدا
سونا. (اِ) بهندی اسم ذهب است . (فهرست مخزن الادویه ). طلا. (الفاظ الادویه ). رجوع به سونه شود.
-
سونا
واژهنامه آزاد
نام دختر