کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صومعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
nunnery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگری، صومعه
-
plaster saint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گنبد صومعه
-
دیار
واژهنامه آزاد
ساکن صومعه
-
laura
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لورا، صومعه کلیسای شرقی
-
cloistral
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cloistral، وابسته به صومعه، دیر مانند
-
prioress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اولویت، راهبه، رئيسه صومعه
-
cloistering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، گوشهنشینی کردن، در صومعه گذاشتن
-
lauras
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لورا، صومعه کلیسای شرقی
-
prioresses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اولویت ها، راهبه، رئيسه صومعه
-
priors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادران، رئيس صومعه
-
صومعی
لغتنامه دهخدا
صومعی . [ ص َ / صُو م َ ] (ص نسبی ) منسوب به صومعه سرا. رجوع به صومعه سرا شود.
-
فقیرمثال
لغتنامه دهخدا
فقیرمثال . [ف َ م ِ ] (ص مرکب ) مانند زاهدان و فقرا : موسی و خضر آمده به صومعه ٔ اوصومعه دارد مگر فقیرمثال است . خاقانی .رجوع به فقیر شود.
-
cloisters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غارها، ایوان، صومعه، راهرو سرپوشیده، دیر، اطاق یا سلول راهبان و تارکن دنیا، گوشهنشینی کردن، در صومعه گذاشتن
-
کنشت
واژگان مترادف و متضاد
دیر، صومعه، عبادتگاه، کنیسه، معبد
-
priory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش فرض، دیر یا خانقاه کوچکتر از صومعه