کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صولت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
صولة
لغتنامه دهخدا
صولة. [ ص َ ل َ] (ع مص ) حمله بردن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). صولت . رجوع به صولت شود. || برجستن چیزی .- حنطة صولة ؛ گندم برآورده و پاکیزه . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
صلابت
واژگان مترادف و متضاد
آسا، درشتی، سختی، شدت، صولت، عظمت، قوام، محکمی، مهابت، هیبت
-
ابهت
واژگان مترادف و متضاد
اهمیت، بزرگی، جبروت، جلال، سطوت، شکوه، صولت، عظمت، فره، وقار
-
يَبْطِشَ
فرهنگ واژگان قرآن
که به سختي برخورد کند - که با خشم و صولت بگيرد (بطش:گرفتن چيزي با خشم وصولت)
-
پهلوون پنبه
لهجه و گویش تهرانی
شیر صولت، شیر برفی،آدم بی زور و پهلواننما
-
صولة
لغتنامه دهخدا
صولة. [ ص َ ل َ] (ع مص ) حمله بردن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). صولت . رجوع به صولت شود. || برجستن چیزی .- حنطة صولة ؛ گندم برآورده و پاکیزه . (منتهی الارب ).
-
حشمت
واژگان مترادف و متضاد
ارج، بزرگی، جبروت، جلال، جلوه، دبدبه، شان، شکوه، شوکت، صولت، عظمت، فر، فره، کبریا، کوکبه، مجد
-
رعب
واژگان مترادف و متضاد
بیم، پروا، ترس، جبن، سطوت، صولت، واهمه، وحشت، وهم، هراس، هول، هیبت
-
مهابت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سطوت، شکوه، صلابت، صولت، عظمت، وقار، هیبت ۲. ترس، بیم
-
هصم
لغتنامه دهخدا
هصم . [ هَُ ص َ ] (ع اِ) شیر قوی توانا. (منتهی الارب ). شیر را گویند برای شدت و صولت او. (اقرب الموارد).
-
شیرصولت
لغتنامه دهخدا
شیرصولت . [ ص َ / صُو ل َ] (ص مرکب ) که صولت شیر دارد. که همچون شیر حمله کند. کنایه از سخت شجاع و دلیر. (از یادداشت مؤلف ).
-
هیبت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسا، سطوت، صلابت، صولت، مهابت، وقار، هیمنه ۲. بیم، ترس، خوف، رعب، هراس ۳. شکوه، عظمت، کبریا
-
صولات
لغتنامه دهخدا
صولات . [ ص َ ] (ع اِ) ج ِ صولة : و از تکاثر صولات جیب فلک اعلی چاک . (جهانگشای جوینی ). رجوع به صولة و صولت شود.
-
حمله
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاخت، تعرض، تک، تهاجم، شبیخون، نهب، هجوم، یورش ۲. صرع، غش ۳. صولت ۴. اعتراض، انتقاد (شدید) ۵. حالت بحران، اختلال ناگهانی، ۶. ایست، سنکوب