کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صوفیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صوفیه
/sufiy[y]e/
معنی
فرقهای از مسلمانان که طریقه و مسلک آنان ریاضت، عبادت، تزکیۀ نَفْس، پیمودن مراحل اخلاص، و کسب معرفت است و معتقدند که با عبادت و ریاضت و تزکیۀ نَفْس میتوان به حق و حقیقت راه یافت. پیشوایانی دارند که مریدان را در طریق حق ارشاد میکنند؛ اهل طریقت؛ اهل کشف؛ اهل طریق.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
Sofia
-
جستوجوی دقیق
-
صوفیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sufiy(y)e) (عربی) (در تصوف) پیروان طریقه و مسلک تصوف ، اهل تصوف ، متصوفه ؛ پایتخت بلغارستان .
-
صوفیه
لغتنامه دهخدا
صوفیه . [ فی ی َ ] (اِخ ) پایتخت بلغارستان و در جهت جنوب غربی آن کشور در 485 هزارگزی شمال غربی استانبول است . این شهر از مراکز مهم تجارتی و صنعتی است و 265000 تن سکنه دارد. انواع منسوجات پشمی و ابریشمی ، دباغخانه ها و تجارتخانه ها در آنجا دائر است . ...
-
صوفیه
لغتنامه دهخدا
صوفیه . [ فی ی َ / ی ِ] (اِخ ) پیروان طریقه ٔ تصوف . اهل طریقت . آنان که ازطریق ریاضت و تعبد، طالب راه یافتن به حق و حقیقت اند. گروهی که از اواخر قرن دوم هجری در اسلام پدید گشتند و بخاطر طرز تفکر، لباس ، خوراک ، عبادت و ریاضت مخصوص ، بدین نام معروف گ...
-
صوفیه
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . صوفیه ] (اِ.) پیرو طریقة تصوف ، طریقه ای معنوی که پیروان آن معتقدند به وسیله تصفیه باطن و تزکیه نفس انوار حقایق بر قلب شخص اشراق کند.
-
صوفیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صوفیَّة] (تصوف) sufiy[y]e فرقهای از مسلمانان که طریقه و مسلک آنان ریاضت، عبادت، تزکیۀ نَفْس، پیمودن مراحل اخلاص، و کسب معرفت است و معتقدند که با عبادت و ریاضت و تزکیۀ نَفْس میتوان به حق و حقیقت راه یافت. پیشوایانی دارند که مریدان را در...
-
جستوجو در متن
-
monasterially
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صوفیه
-
سوفیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sufiyā) (عربی) (= صوفیه) ، پیروان تصوف ؛ عاقل ، خردمند ؛ (در اعلام) (= صوفیه) پایتخت بلغارستان .
-
قادریه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به قادر) [عربی: قادریَّة] qāderiy[y]e سلسلهای از صوفیه؛ منسوب به عبدالقادر گیلانی.
-
برغثیه
لغتنامه دهخدا
برغثیه . [ ] (اِخ ) نام سلسله ای از صوفیه . (یادداشت مؤلف ).
-
حلولیان
لغتنامه دهخدا
حلولیان . [ح ُ ] (اِخ ) فرقه ای از صوفیه . رجوع به حلولیة شود.
-
نقش بندیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی. عربی] (تصوف) naqšbandiy[y]e سلسلهای از صوفیه منسوب به شیخبهاءالدین نقشبند.
-
متصوفه
واژگان مترادف و متضاد
۱. صوفیان، درویشان، اهل تصوف ۲. صوفیه ۳. متصوف ≠ متشرعه
-
ابوالفضل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ] (اِخ ) سرخسی . از مشایخ صوفیه است . (ابن الندیم ).
-
جام
لغتنامه دهخدا
جام . (اِ) نام مقامی . (شرفنامه ٔ منیری ). نزد صوفیه احوال را گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون ).