کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صوعن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صوعن
لغتنامه دهخدا
صوعن . [ ] (اِخ ) (محل قدم یا جداکننده ) شهری در ساحل دریای مصر، یونانی ها طانس نامیده و فعلاًآنرا صان گویند و بر یکی از فروع نیل واقع و در طرف شرقی آن همواره وسعت و فراخی است که آنرا بلاد صوعن نامند. (مزامیر 78:12) پوشیده نماند که صوعن شهر قدیمی است...
-
واژههای همآوا
-
صوان
لغتنامه دهخدا
صوان . [ ص َ / ص ِ / ص ُ ] (ع اِ) جامه دان . (منتهی الارب ). تخته ٔ جامه . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). ج ، اَصوِنَه . (اقرب الموارد). || هر چیز که جامه ها در آن نهند از جونه یا تخت یا سفط. (از سرالادب ثعالبی ). صندوق رخت . (دهار). || (ص ) حافظ. سا...
-
صوان
لغتنامه دهخدا
صوان . [ ص َوْ وا ] (ع اِ) ج ِ صَوّانَة. رجوع بدین کلمه شود.
-
صوان
لغتنامه دهخدا
صوان . [ ص ُوْ وا ] (ع ص ، اِ) ج ِ صائن . رجوع به صائن شود.
-
سوان
لغتنامه دهخدا
سوان . [ ] (اِخ ) آخرین شهری است از مصر و ثغر است بر روی نوبیان بر مغرب نیل و شهری است با مال بسیار و مردمانی جنگی و اندر کوههایی که بدو نزدیک است از الواحات معدن زمرد است و زبرجد و از پس سوان اندر سرحد میان مصر و نوبه خرانند وحشی بسیار. (از حدود الع...
-
صوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] se(a,o)vān هرنوع محفظۀ نگهداری اشیا، مانند جامهدان یا صندوقچه.
-
سوان
واژهنامه آزاد
دریاچه ای در ارمنستان
-
جستوجو در متن
-
حبرون
لغتنامه دهخدا
حبرون . [ ح َ ] (اِخ ) دهی است از فلسطین که ابراهیم خلیل (ع ) بدانجا مدفون است ، و بیشتر آنجا را خلیل نامند، و گاهی حَبری ̍ گویند. از کعب حبر روایت است که گفت : نخستین کس که به حبری دفن شد ساره زوجه ٔ ابراهیم (ع ) بود. چون ساره وفات یافت ابراهیم برای...