کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صورت کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صورت نگاری
لغتنامه دهخدا
صورت نگاری . [ رَ ن ِ ] (حامص مرکب ) مصوری . نقاشی . تصویرسازی . رجوع به صورت نگار و صورت نگاشتن شود.
-
صورت نما
لغتنامه دهخدا
صورت نما. [ رَ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) نماینده ٔ صورت . نشان دهنده ٔ صورت از جلا و صافی : صورت نمای شد رخ خاقانی از سرشک رخسار او نگر صنما منگر آینه . خاقانی . || خالق . آفریننده .مصور : عجب زآن صانع صورت نمایت که چون شیرین نشد تلخ از هوایت .نظا...
-
صورت نویس
لغتنامه دهخدا
صورت نویس . [ رَ ن ِ ] (نف مرکب ) آنکه از روی نوشته ای صورت بردارد. آنکه نوشته ای را استنساخ کند. رجوع به صورت نویسی شود. || آنکه صورتی از اثاثه و اشیای دیگر نویسد. رجوع به صورت نویسی شود.
-
صورت نویسی
لغتنامه دهخدا
صورت نویسی . [ رَ ن ِ ] (حامص مرکب ) نقل نویسی . (آنندراج ). کپیه نویسی . کپیه برداری . رونوشت برداشتن . نقل کردن نوشته را از کاغذی بکاغذ دیگر : بوالهوس نقش خطت را بست اگر در دل چه شدماه من ! صورت نویسی بی سوادان میکنند.ملا علی مازندرانی (از آنندراج ...
-
هم صورت
لغتنامه دهخدا
هم صورت . [ هََ رَ ] (ص مرکب ) هم شکل . همانند : بچگانْمان همه ماننده ٔ شمس و قمرندزآنکه هم سیرت و هم صورت هر دو پدرند. منوچهری .همواره سیه سَرْش ببرّند ازیراک هم صورت مار است و ببرّند سر مار. ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 160).هم صورت من نیند و این به چو...
-
form
صورت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شکل ظاهریِ گفتاری یا نوشتاری یک واحد زبانی
-
numerator, antecedent 2
صورت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در کسر، عبارتی که بالای خط کسری نوشته میشود
-
صورت 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← صورت فلکی
-
صورت 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← فهرست 2
-
ideal form
صورت آرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شکلی که نشاندهندۀ اندیشۀ هنرمند است
-
phonetic form
صورت آوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حوزهای در نظریۀ حاکمیت و مرجعگزینی و برنامۀ کمینهگرا که در آن قاعدههای واجی عمل میکنند
-
multilinear form
صورت چندخطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی nمتغیره از حاصلضرب دکارتی n فضای بُرداری بر روی میدانی مفروض به آن میدان که نسبت به هریک از متغیرها خطی است
-
صورتحساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← برگ خرید
-
bilinear form
صورت دوخطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی دومتغیره از حاصلضرب دکارتی دو فضای بُرداری بر روی میدانی مفروض به آن میدان که نسبت به هریک از متغیرها خطی است متـ . نگاشت دوخطی bilinear mapping
-
differential form
صورت دیفرانسیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک چندجملهای همگن برحسب چند دیفرانسیل