کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صورا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صورا
لغتنامه دهخدا
صورا. [ ] (اِ) سام ابرص است و گفته اند نوعی از وزغ کبیرالرأس مربع شبیه برأس ام جنین عریض الجسد است و حردون را نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه ). وزغ . سام ابرص .
-
واژههای همآوا
-
سورا
فرهنگ نامها
(تلفظ: surā) سود دهنده ، توانا ، نیرومند .
-
سورا
لغتنامه دهخدا
سورا. (اِخ ) نام شهری و مدینه ای است . (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ).
-
ثورا
لغتنامه دهخدا
ثورا. [ ث َ ] (اِخ ) نام نهری است از انهار دمشق . (مراصد الاطلاع ).
-
سورا
واژهنامه آزاد
توانا نیرومند قوی درزردشت
-
جستوجو در متن
-
sorra
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صورا
-
مأکولة
لغتنامه دهخدا
مأکولة. [ م َءْ ل َ ] (ع ص ) مؤنث مأکول .رجوع به مأکول و مأکولات شود. || خورده شده . پوسیده (در دندان ). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : صورا اذا وضع علی المواضع المأکولة من الاسنان سکن وجعها. (ابن البیطار، یادداشت ایضاً).
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م ِ ] (اِخ ) ابن علی بن ثابت بن احمدبن مهدی الخطیب . مکنی به ابوبکر و معروف به خطیب بغدادی . او خطیبی حافظ و یکی از مشاهیر ائمه ٔ ادب و بسیار تصنیف و از متبرزین حفاظ است و دیوان محدثین بوی ختم شده است و او از شیوخ عصر خویش به بغداد و بصره ...