کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حامل صوت
لغتنامه دهخدا
حامل صوت . [ م ِ ل ِ ص َ / صُو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آلتی به شکل شیپور که برای انتقال صوت به مسافت دور بکار میرود. بلندگو.
-
ممر صوت
واژهنامه آزاد
گلو ، راه صوت
-
تکیه صوت
واژهنامه آزاد
تکیه کردن برروی یک هجای آوازی یا نت خواندن. فشار بر یک قسمت آواز
-
ارتفاع صوت
واژهنامه آزاد
بلندی صدا. قله و اوج صدا. میزان کیفیت بلندی صوت و صدا
-
acoustooptics
نورـ صوتشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] علمی که برهمکنش بین امواج صوتی و نور را در جامدات بررسی میکند
-
reverberant sound field
میدان صوت بازآوایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میدانی که از ترکیب امواج صوتی فرودی و بازتابی در محیطی بسته پدید میآید
-
voice stress analysis
تنشکاوی صوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اندازهگیری تنش و لرزش صدای افراد مظنون با بهرهگیری از فنّاوری مخصوص
-
hypersonics
برینصوتشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تولید و بهرهبرداری از امواج صوتی با بسامدهای بیشتر از 500 مگاهرتز
-
acoustic comfort index
شاخص پذیرفتگی صوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] معیاری برای نشان دادن میزان نوفۀ موجود در داخل هواپیما
-
anechoic tile
پوشش صوتگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی بازتابندۀ سوناری یا جذبندۀ صدا برای مغشوش ساختن امواج برگشتی
-
voice-grade line
خط صوتدرجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خطی با ظرفیت بسامدی کافی برای انتقال صدای انسان، با دقت قابلقبول
-
اتحاد دو صوت
دیکشنری فارسی به عربی
ادغام
-
دستگاه ضبط صوت
دیکشنری فارسی به عربی
دکتافون
-
صوت و لسان
فرهنگ گنجواژه
گفتار.
-
حرف و صوت
فرهنگ گنجواژه
گفتار.