کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صنعالیدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صنعالیدین
لغتنامه دهخدا
صنعالیدین . [ ص ِن ْ / ص َن ْ / ص َ ن َ / ص ُن ْ عُل ْ ی َ دَ ] (ع ص مرکب ) چربدست و ماهر به کار و پیشه ٔ خود. (منتهی الارب ). رجوع به صَنع و صَنَع و صُنُع و صِنع شود.
-
جستوجو در متن
-
صنع
لغتنامه دهخدا
صنع. [ ص َ ] (ع مص ) کردن و ساختن چیزی را. || نیکو تیمار کردن اسب را. || (اِ) جانورکی یا مرغی است . || (ص ) رجل صنعالیدین ؛ مرد چربدست و باریک کار و ماهر در کار و پیشه ٔ خود. (منتهی الارب ). رجوع به ماده ٔ قبل و دو ماده ٔ ذیل شود.
-
صنع
لغتنامه دهخدا
صنع. [ ص َ ن َ ] (ع ص ) رجل صنعالیدین ؛ مرد چرب دست و باریک کار و ماهر در کار وپیشه ٔ خود. || رجل صنعاللسان ؛ بلیغ و نیک ماهر و حاذق در شعر و سخن . رجوع به مواد قبل شود.
-
صنع
لغتنامه دهخدا
صنع. [ ص ِ ] (ع اِ) سیخ بریان کن . || آنچه ساخته شود از سفره و جز آن . || درزی یا باریک کار. الخیاط او الرقیق الیدین . (اقرب الموارد). || بریانی . || جامه . || دستار. || جای گرد آمدن آب باران . (منتهی الارب ). ج ، اصناع . || (ص ) رجل صنعالیدین ؛ مرد ...
-
باریک کار
لغتنامه دهخدا
باریک کار. (ص مرکب ) آنکه در کار خود دقت دارد. ماهر. چربدست . استاد. کسی که کارهای ظریف و دقیق کند. صِنع درزی یا باریک کار. صنعالیدین [ ص َ یا ص ُ ی َ دَ ] یا صنیعالیدین ؛ مرد چربدست باریک کار ماهر در پیشه ٔ خود. صناع الیدین ؛ ماهر باریک کار چربدست ،...