کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صندوقخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صندوقخانه
لغتنامه دهخدا
صندوقخانه . [ ص َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) اطاق کوچک در پشت اطاق است و صندوق ولباس در آن نهند. پستو برای نهادن صندوق و اسباب .
-
واژههای مشابه
-
صندوقخانه ،صندوقخونه
لهجه و گویش تهرانی
پستو،انباری کوچک پشت اتاق:کلید کلید صندوقخونه !=درش بسته است
-
واژههای همآوا
-
صندوق خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. فارسی] sandu(o)qxāne = پستو
-
جستوجو در متن
-
پستو،پشتو
لهجه و گویش تهرانی
صندوقخانه
-
پستو و پیشین
فرهنگ گنجواژه
صندوقخانه.
-
پَستُو
لهجه و گویش بختیاری
pastu پستو، صندوقخانه.
-
سَنُّقخونَه
لهجه و گویش بختیاری
sannoqxuna صندوقخانه، پستو.
-
پسته
لهجه و گویش تهرانی
صندوقخانه، پستو
-
کته
فرهنگ فارسی معین
(کَ تِ) (اِ.) 1 - دمپخت ، برنج دمی . 2 - صندوقخانه ، پستو.
-
مخدع
فرهنگ فارسی معین
(مَ یا مِ یا مُ دَ) [ ع . ] (اِ.) صندوقخانه . ج . مخادع .
-
کته
لغتنامه دهخدا
کته . [ ک َ ت َ / ت ِ ] (اِ)قسمتی از پستو یا زیرزمین یا مطبخ یا صندوقخانه و جز آن که در پیش آن دیوارچه ای کشند و در آن زغال و هیمه و پهن و امثال آن ریزند. (یادداشت مؤلف ). جای زغال . جازغالی . تودری مانندی که نیمی از قسمت پائین آن را دیوار کشند و در...
-
جندرخانه
لغتنامه دهخدا
جندرخانه . [ ج َ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) صندوقخانه . (آنندراج ). رختخانه . خانه ای که در آن رخت گذارند لکن به نون خطاست و صحیح به میم است چنانکه صاحب فرهنگ سامانی تصریح نموده که جمدرخانه و جمدارخانه مخفف جامه دارخانه باشد چه جامه دار کسی باشد که حا...