کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سَمِّ
فرهنگ واژگان قرآن
سوراخ
-
سم
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: som طاری: som طامه ای: som طرقی: som کشه ای: som نطنزی: somb
-
سَم
لهجه و گویش بختیاری
sa:m سهم، ترس sa:m bem eniša>:مىترسم؛sa:m bem nešast:ترسیدم> .
-
سُم
لهجه و گویش بختیاری
som سُم.
-
ثم
واژهنامه آزاد
گرد آوردن/ فراهم آوردن، به اصلاح در آوردن / نیکو کردن / مرمت کردن/ پا سفت کردن
-
جستوجو در متن
-
صنبور
لغتنامه دهخدا
صنبور. [ صُم ْ ] (اِخ ) نام دریائی است . (معجم البلدان ).
-
صنبر
لغتنامه دهخدا
صنبر. [ صَم ْ ب َ ] (اِخ ) کوهی است مذکور در شعر بحتری . (معجم البلدان ).
-
صنبر
لغتنامه دهخدا
صنبر. [ صَم ْ ب َ ] (ع ص ) سست و باریک از هر چیزی . (منتهی الارب ).
-
صنبعر
لغتنامه دهخدا
صنبعر. [ صِم ْ ب َ ] (ع ص ) بدخوی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
صنبل
لغتنامه دهخدا
صنبل . [صِم ْ ب ِ ] (اِخ ) نام مردی از تغلب . (منتهی الارب ).
-
اصم
فرهنگ فارسی معین
(اَ صَ مّ) [ ع . ] (ص .) کر، ناشنوا. جِ صم .
-
بکم
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ ع . ] ( اِ.) جِ ابکم ؛ گنگان ، لالان . ؛صم و ~کران و گنگان .
-
بکم
لغتنامه دهخدا
بکم . [ ب ُ ] (ع ص ) ج ِ اَبکم . (از منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 21) (ناظم الاطباء). گنگ . (غیاث ). بُکمان . رجوع به بکمان شود.- صم و بکم ؛ کران و لالان (گنگان ) : صم بکم عمی فهم لایرجعون . (قرآن 18/2)؛ آنان کر و کورند و از ضلالت خود باز ...
-
ساکت و صامت
لغتنامه دهخدا
ساکت و صامت . [ ک ِ ت ُم ِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) خاموش و آرام . صم بکم .
-
صنبل
لغتنامه دهخدا
صنبل . [ صِم ْ ب ِ ] (ع ص ) زیرک ناآشنا. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به ماده ٔ قبل و ماده ٔ بعد شود.