کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صمتة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صمتة
لغتنامه دهخدا
صمتة. [ ص ُ / ص ِ ت َ ] (ع اِ) آنچه بدان کودکان را خاموش کنند و تسکین دهند از طعام و شیرینی و مانند آن . (منتهی الارب ). میوه که کودکان را بدان خاموش کنند. (مهذب الاسماء). سُکتَه . بهانه شکن . قاقالی لی .
-
جستوجو در متن
-
بهانه شکن
لغتنامه دهخدا
بهانه شکن . [ ب َ ن َ / ن ِ ش ِ ک َ ] (اِ مرکب ) آنچه از خوردنیهای سبک و ناچیز که اطفال را بدان سرگرم کنند. چیزی کم و ناچیز که به کودک دهند از خوردنی تا گریه نکند. سُکتَه . آنچه بچه را بدان خاموش کنند. صمته . صمات . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خاموشی
لغتنامه دهخدا
خاموشی . (حامص ) عدم تکلم . (ناظم الاطباء). سخن ناگفتن . بی سخنی . بی کلام بودن . بدون حرف بودن . خموشی . خامشی . امساک از کلام . سَکت . (دهار). سُکات . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ). سُکوت (دهار) (ناظم الاطباء) (منتهی ال...