کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صلتیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صلتیة
لغتنامه دهخدا
صلتیة. [ ص َ طی ی َ ] (اِخ ) گروهی از خوارج و از فرقه ٔ عجارده و از یاران عثمان بن الصلت بن الصامت اند و برخی آنان را از یاران صلت بن الصامت شمرده اند و با عجارده فرقی که درکیش دارند آن است که اینان گویند هر کس اسلام آورد وبه ما پناهنده شد ما او را د...
-
واژههای همآوا
-
سلطیط
لغتنامه دهخدا
سلطیط. [ س ِ ] (ع ص ) برگماشته . || کلان شکم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
صلتی
لغتنامه دهخدا
صلتی . [ ص َ ] (ص نسبی ) نسبت است به عثمان بن ابی الصلت که سرسلسله ٔ طایفه ای از خوارج است . (الانساب سمعانی ). رجوع به صَلتیَّة شود.
-
عجاردة
لغتنامه دهخدا
عجاردة. [ ع َ رِ دَ ] (اِخ ) فرقه ای از خوارج اصحاب عبدالرحمن بن عجردند، دراعتقادات با «نَجَدات » یکسانند جز آنکه اینان گویندطفل از هر تکلیفی مبراست تا آنکه بعد از بلوغ اسلام آورد و واجب است که پس از بلوغ او را به اسلام دعوت کنند و نیز گویند اطفال مش...
-
اصحاب صلت
لغتنامه دهخدا
اصحاب صلت .[ اَ ب ِ ص َ ] (اِخ ) پیروان عثمان بن ابی الصلت یا صلت بن ابی الصلت بودند که از فرقه ٔ عجارده منشعب شدند و خود بدعتهای دیگری ساختند. رجوع به صلتیه و عثمان بن ابی الصلت و ملل و نحل شهرستانی چ مطبعه ٔ حجازی قاهره ج 1 ص 202 و التبصیر ص 33 و ا...