کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صلا حیتدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سلب صلا حیت کردن از
دیکشنری فارسی به عربی
اطرد , عطل
-
واژههای همآوا
-
صلاحیتدار
واژگان مترادف و متضاد
اهل، درخور، ذیصلاح، سزاوار، شایسته، لایق ≠ بیصلاحیت
-
صلاحیت دار
لغتنامه دهخدا
صلاحیت دار. [ ص َ حی ی َ ] (نف مرکب ) صالح . شایسته برای رسیدگی بکاری . لایق برای انجام عملی . درخور کاری .- دادگاه صلاحیت دار ؛ صالح برای رسیدگی .
-
صلاحیت دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] salāhiy[y]atdār دارای صلاحیت؛ شایسته برای انجام دادن کاری؛ لایق برای رسیدگی کردن به امری.