کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صلا حیتدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صلا حیتدار
دیکشنری فارسی به عربی
قدير
-
واژههای مشابه
-
کم صلا
لغتنامه دهخدا
کم صلا. [ ک َ ص َ ] (اِ مرکب ) قاعده ای است مقرری که در آن حروف مهمله به ترتیب لف و نشر مرتب تغییر می دهند و معجمه به حال خود می گذارند و آن این است : کم صلا او حط له در سعحرف منقوط را به جایش دع .مثال از علی خراسانی :وصل می گردد به قرب حرفها اسم اله...
-
صلا دادن
لغتنامه دهخدا
صلا دادن . [ ص َ دَ ] (مص مرکب ) آواز دادن برای طعام و جز آن . خواندن . طلبیدن . صلا دردادن .
-
صلا دردادن
لغتنامه دهخدا
صلا دردادن . [ ص َ دَ دَ ] (مص مرکب ) آواز دادن برای طعام و جز آن . طلبیدن . خواندن : مهین بانو چو بشنید این سخن راصلادرداد غمهای کهن را. نظامی .کمر بستم بعشق این داستان راصلای عشق دردادم جهان را. نظامی .چو شیرین گشت شیرین تر ز جلاب صلا درداد خسرو را...
-
صلا زدن
لغتنامه دهخدا
صلا زدن . [ ص َ زَ دَ ] (مص مرکب ) آواز دادن برای طعام . آواز دادن . بانگ دادن . خواندن بسوی چیزی : برره قول کاسه گر کوس نوای نو زندبرسر خوانچه ٔ طرب مرغ صلای نو زند. خاقانی .زانکه زنی نان کسان را صلابه که خوری چون خر عیسی گیا. نظامی .به هر گوشه دو م...
-
صلا گفتن
لغتنامه دهخدا
صلا گفتن . [ ص َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) آواز دادن برای طعام و جز آن : صلای سرو تیغ میگوئی و من نه سر میکشم نز صلا می گریزم . خاقانی .جبریل بر موافقت آن دهان پاک میگوید از دهان ملائک صلای خاک . خاقانی .به دلداریش مرحبائی بگفت به رسم کریمان صلائی بگفت . ...
-
صلا حدید
دیکشنری فارسی به عربی
تقدير , حکومة
-
صلا حیت
دیکشنری فارسی به عربی
قدرة , موهل
-
صلا حیت داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تاهل
-
صلا حیت دار
دیکشنری فارسی به عربی
کافي
-
ذی صلا حیت
دیکشنری فارسی به عربی
موهل
-
سلب صلا حیت
دیکشنری فارسی به عربی
ابطال
-
عدم صلا حیت
دیکشنری فارسی به عربی
ابطال , اعياء
-
فاقد صلا حیت قضایی
دیکشنری فارسی به عربی
ابطال