کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صقيع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صقيع
معنی
ژاله , شبنم منجمد , شبنم , سرماريزه , گچک , برفک , سرمازدن , سرمازده کردن , ازشبنم يا برف ريزه پوشيده شدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
صقيع
دیکشنری عربی به فارسی
ژاله , شبنم منجمد , شبنم , سرماريزه , گچک , برفک , سرمازدن , سرمازده کردن , ازشبنم يا برف ريزه پوشيده شدن
-
واژههای مشابه
-
صقیع
لغتنامه دهخدا
صقیع. [ ص َ ] (ع اِ) پشک که شبهای تیرماه افتد بر زمین مانند برف . (منتهی الارب ). نم بود سپید که بامدادان بر دیوارها و سبزی نشیند. پشک . (فرهنگ اسدی نخجوانی ). شب نم . ژاله . بژم . بشم . || نوعی از زنبور. (منتهی الارب ). || (مص ) بانگ کردن خروس . (من...
-
جستوجو در متن
-
شبنم منجمد
دیکشنری فارسی به عربی
صقيع
-
سرماریزه
دیکشنری فارسی به عربی
صقيع
-
گچک
دیکشنری فارسی به عربی
صقيع
-
سرمازدن
دیکشنری فارسی به عربی
صقيع
-
سرمازده کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صقيع
-
ازشبنم یا برف ریزه پوشیده شدن
دیکشنری فارسی به عربی
صقيع
-
ژاله
دیکشنری فارسی به عربی
صقيع , ندي
-
شبنم
دیکشنری فارسی به عربی
صقيع , ندي
-
برفک
دیکشنری فارسی به عربی
بقعة , دج , صقيع
-
فرنجات
لغتنامه دهخدا
فرنجات . [ ف َ رِ ] (اِ) شبنم . (بحر الجواهر). اسم فارسی شبنم است که به عربی صقیع نامند. (فهرست مخزن الادویه ).
-
بابون
لغتنامه دهخدا
بابون . (اِ) بابونه . (دزی ج 1 ص 47). زنبور درشت . صقیع. علفج . زنبور. دبور. زنبور زرد. (فرهنگ فرانسه بفارسی نفیسی ، زیر کلمه ٔ فرلون ).