کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صقران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صقران
لغتنامه دهخدا
صقران . [ ] (اِخ ) از قراء ساوه توابع قم . (تاریخ قم ص 140).
-
واژههای همآوا
-
صغران
لغتنامه دهخدا
صغران . [ ص ُ ] (ع مص ) خرد گردیدن . (منتهی الارب ). || خوار شدن . (منتهی الارب ). || مائل شدن آفتاب به غروب . (منتهی الارب ). || (ص ) خرد. (منتهی الارب ).
-
صغران
لغتنامه دهخدا
صغران . [ص َ ] (اِخ ) عمرانی گوید موضعی است . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
دائرةالخرب
لغتنامه دهخدا
دائرةالخرب . [ ءِ رَ تُل ْ خ َ ] (ع اِ مرکب ) نام دو دائره از دوایر سینه ٔ اسب . الثالثة عشرة و الرابعة عشرة من الدوائر التی تکون فی الخیل . و هما اللتان یکونان تحت الصقرین و همارأس الحجبتین اللتین هما العظمان الناتئان المشرفان علی الخاصرتین کانهما ...
-
صقر
لغتنامه دهخدا
صقر. [ ص َ ] (ع اِ) چرغ . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ). چرخ . || هر مرغ شکاری از باز و شاهین و جز آن . ج ، اَصقُر، صُقور، صُقورَة، صِقار، صِقارَه ، صُقر. (منتهی الارب ). هر مرغی که شکار کند. (غیاث اللغات ). باز. ابوشجاع . ابوالاصبع. ا...