کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صقبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صقبان
لغتنامه دهخدا
صقبان . [ ص ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صقب . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
سغبان
لغتنامه دهخدا
سغبان . [ س َ ] (ع ص ) گرسنه . (منتهی الارب ) (غیاث ) (دهار) (مهذب الاسماء) (از آنندراج ) (اقرب الموارد).
-
صغبان
لغتنامه دهخدا
صغبان . [ ص ِ ] (معرب ، اِ) سکبینج است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به سکبینج و سکبینة و رجوع به صغبین شود.
-
ثغبان
لغتنامه دهخدا
ثغبان . [ ث ُ / ث ِ ] (ع اِ) ج ِ ثَغب .
-
ثقبان
لغتنامه دهخدا
ثقبان . [ ث ُ ] (اِخ ) دهی است از توابع یمن به جند. (مراصد الاطلاع ).
-
جستوجو در متن
-
صقب
لغتنامه دهخدا
صقب . [ ص َ] (ع مص ) بمشت زدن کسی را. || بلند کردن کسی را. || فراهم آوردن چیزی را. || (مص ) بانگ کردن مرغ . || زدن بر چیز رست خشک . (منتهی الارب ). الضرب علی کل شی ٔ مصمت . (اقرب الموارد). زدن بر روی چیز ساکن خشک . (تاج المصادر بیهقی ). زدن بر چیزی خ...