کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صفی اللـه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان . در 22هزارگزی جنوب خاوری مینودشت و 2هزارگزی دوزین . کوهستانی . معتدل مالاریائی . سکنه 180 تن . آب آن از چشمه سار. محصولات آنجا غلات ، ارزن ، لبنیات ، ابریشم . شغل اهالی زر...
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان مزدقاقچای بخش نوبران شهرستان ساوه . در 27هزارگزی جنوب خاوری نوبران 25هزارگزی راه عمومی . کوهستانی . سردسیر. سکنه 464 تن . آب آن از قنات و رودخانه ٔ مزدقان . محصولات آنجا غلات ، حبوبات ، بادام ، انگور، میوه ...
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. در 66000گزی شمال باختری مشهد و 5000گزی شمال راه شوسه ٔ مشهد به قوچان . جلگه . معتدل . سکنه آن 354 تن .آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، تریاک ، چغندر، نخود. شغل اهالی زراعت ، مالد...
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاندیز بخش طرقبه شهرستان مشهد. در 10000گزی شمال خاوری طرقبه سر راه اتومبیل رو طرقبه به شاندیز. جلگه . معتدل . سکنه آن 311 تن . فارسی زبان . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، بنشن ، تریاک . شغل اهالی زراعت و مالد...
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) نام دهستان مرکزی بخش صفی آباد شهرستان سبزوار است که از 10 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده مجموع نفوس آن 5201 تن . ساکنین از طوایف توپکانلو میباشند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ ص َ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های تابعه ٔ شهرستان سبزوار است که در شمال خاوری آن شهرستان واقع و حدود آن بدین شرح زیر است : از طرف شمال به کوه شاه جهان از جنوب به کوه طبس و اندقان از خاور به دهستان سلطان آباد و بخش سرولایت از شهرستان نیشابور...
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ ص َ ](اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. در 45000گزی شمال سبزوار، سر راه اتومبیل رو بام و میان آباد. کوهستانی . معتدل . سکنه آن 1636 تن . آب آن از رودخانه و قنات . محصولات آنجا غلات ، بنشن ، خشکبار، میوه جات . شغل اهالی زراعت ...
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ص َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش جعفرآباد شهرستان ساوه . سکنه ٔ آن 20 تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
صفی آباد
لغتنامه دهخدا
صفی آباد. [ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. در 12000 گزی جنوب نیشابور. در جلگه و قسمتی از آن در شوره زار واقع است . گرمسیر. سکنه آن 79 تن . آب آن از قنات . محصولات آنجا غلات . شغل اهالی زراعت . راه ارابه رو دارد. (فرهنگ ...
-
صفی ا
لغتنامه دهخدا
صفی ا. [ ص َ یُل ْ لاه ] (اِخ ) لقب آدم ابوالبشر علیه السلام است . رجوع به آدم و رجوع به صفی شود.
-
صفی الحلی
لغتنامه دهخدا
صفی الحلی . [ ص َ یُل ْ ح ِل ْ لی ] (اِخ ) رجوع به صفی الدین حلی شود.
-
صفی الدین
لغتنامه دهخدا
صفی الدین . [ ص یُدْ دی ] (اِخ ) عبدالمؤمن . مؤلف فوات الوفیات از عز اربلی طبیب آرد: صفی الدین را فضایل فراوان بود و علوم بسیار داشت از آن جمله عربیت و نظم شعر و انشاء و تاریخ و خلاف و موسیقی است و در زمان وی کسی منسوب را مانند او نمی نوشت و در این...
-
صفی الدین
لغتنامه دهخدا
صفی الدین . [ ص َ یُدْ دی ] (اِخ ) (ملا...) ابن محمد الگیلانی . زرکلی در الاعلام نویسد: وی طبیب بود و به مکه سکونت جست و در آنجا به سال 1010 هَ . ق . درگذشت . او را در طب و جز آن مؤلفاتی است ، از مؤلفات وی شرح قصیده ٔ خمریه ٔ ابن فارض است . (از الا...
-
صفی الدین
لغتنامه دهخدا
صفی الدین . [ ص َ یُدْ دی ] (اِخ ) ابن فخرالدین الطریحی . صاحب روضات الجنات او را به علم و صلاح و تقوی ستوده است و گوید از پدر خود روایت کند و او را حواشیی است بر مجمعالبحرین از تألیفات والد وی . و نیز او راست : شرح رسالةالفخریة. از وی شیخ عبدالواحد...
-
صفی الدین
لغتنامه دهخدا
صفی الدین . [ ص َ یُدْ دی ] (اِخ ) ارموی . رجوع به صفی الدین محمودبن ابی بکر ارموی شود.