کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سقیفه
واژگان مترادف و متضاد
صفه، سایبان، ایوان
-
بوزکند
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِمر.) صفه ، ایوان .
-
خیری
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) صفه ، ایوان ، رواق .
-
وصفی
دیکشنری فارسی به عربی
صفة , عدد ترتيبي , نعتي
-
کنیه
دیکشنری فارسی به عربی
صفة , عنوان , کنية , لقب
-
ساوند
لغتنامه دهخدا
ساوند. [ وَ ] (اِ) قافیه و وزن شعر. (ناظم الاطباء). مصحف «پساوند». || در نسخه ٔ میرزا نام صفه ای باشد و در نسخه ٔ وفائی صفه باشد که سقف او را بیک ستون برافراشته باشند و در تحفه صفه ٔ بالا باشد یعنی رواق .
-
مصاف
لغتنامه دهخدا
مصاف . [ م ُ صاف ف ] (ع ص ) صف زده مقابل هم . (ناظم الاطباء). || صفه های مقابل هم ساخته شده . گویند: هو مصافی ؛ یعنی صفه ٔ او مقابل صفه ٔ من است . حدیث : کان (ص ) مصاف العدو. (از ناظم الاطباء).
-
بوزکند
لغتنامه دهخدا
بوزکند. [ ک َ ] (اِ مرکب ) صفه و ایوان و با رای قرشت هم بنظر آمده است . (برهان ). ایوان و خانه است و با رای قرشت هم بنظر آمده . (آنندراج ). صفه . و ایوان . (ناظم الاطباء). بوزگند. صفه . ایوان . (فرهنگ فارسی معین ).
-
تالار
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایوان، صفه ۲. سالن
-
سقیفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سقیفَة، جمع: سَقائِف] [قدیمی] saqife ۱. سایبان.۲. صفۀ پوشیده.
-
عنوان
دیکشنری فارسی به عربی
تعليق , رييس , صفة , عنوان , لقب , موضوع
-
لقب
دیکشنری فارسی به عربی
اضافة , صفة , علامة , عنوان , کنية , لقب
-
صف
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) ایوان خانه و دالان ، صفه .
-
خیری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xiri ۱. صفه؛ ایوان.۲. طاق؛ رواق.
-
تابع
دیکشنری فارسی به عربی
تابع , حادثة , رافد , صفة , مطيع , مواطن , وظيفة