کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرنای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صرنای
لغتنامه دهخدا
صرنای . [ ص ُ ](معرب ، اِ) معرب و مرکب از سور (جشن ) و نای . این کلمه بصورتهای ذیل استعمال شده است : سرنای ، صورنای ، سورنای ، طورنا، زرنی ، زورنی ، زرنا، زورنا، سورنا، سرنائی . ج ، صرنایات . قسمی از نای . (ذیل قوامیس دزی ج 1 ص 831). رجوع به سرنا شود...
-
واژههای همآوا
-
سرنای
لغتنامه دهخدا
سرنای . [ س ُ ] (اِ) نای رومی است که سرنا باشد. (برهان ). و این مخفف سورنای است ، چه سور بمعنی شادی است . (غیاث اللغات ). نای که در جشن و سور نوازند، در اصل سورنای بوده . (رشیدی ). صفاره . یراع . (مفاتیح العلوم ). یراعه . موسیقار. (زمخشری ) : من چفته...
-
جستوجو در متن
-
زرنا
لغتنامه دهخدا
زرنا. [ زُ ] (اِ) سرنا.بوق . (فرهنگ فارسی معین ). صرنای . (دزی ج 1 ص 589). رجوع به سرنا و صرنا شود.
-
لطیف الدین
لغتنامه دهخدا
لطیف الدین . [ ل َ فُدْ دی ] (اِخ ) زکی مراغه ای . لطیف جهان و افضل گیهان و اصل او از مراغه بود، اما مولد و منشاء او در کاشغر اتفاق افتاد، از آن سبب ترکان تنگ چشم معانی که از خدر فکر او برون آمدند به جمال دلبری و کمال جان فزایی بودند و اگرچه لطایف اش...