کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرماء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صرماء
لغتنامه دهخدا
صرماء. [ ص َ ] (ع ص ) دشت بی آب . (منتهی الارب ). || ناقه ٔ کم شیر. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
ثرماء
لغتنامه دهخدا
ثرماء. [ ] (اِخ ) آبی است در کنده و معروف است . || عین ثرماء. قریه ای است به دمشق . (مراصد الاطلاع ).
-
ثرماء
لغتنامه دهخدا
ثرماء. [ ث َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث اَثرم . زن ِ دندان پیش شکسته .
-
جستوجو در متن
-
اصرم
لغتنامه دهخدا
اصرم . [ اَ رَ ] (ع ص ) مرد محتاج بسیارعیال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مُصْرِم . فقیربسیارعیال . (تاج العروس ). فقیر بدحال بسیارعیال . (قطر المحیط) (اقرب الموارد). || آنکه کناره ٔ دو گوش وی بریده شده باشد. (از اقرب الموارد) (قطرالمحی...
-
صرم
لغتنامه دهخدا
صرم . [ ص ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صَرماء است . (منتهی الارب ). رجوع بدان لغت شود. || سیخک در مرغ و خروس خانگی . سیخک خروس . || صرم الدیک ؛ در تکلم عامیانه ٔ شام ، میوه ٔ گل سرخ و سرم الدیک هم آمده است . (ذیل قوامیس دزی ). گونه ای گل سرخ که در ابتدا سبز و ...
-
اصرمان
لغتنامه دهخدا
اصرمان . [ اَ رَ ] (ع اِ) اصرمانی . ورکاک و زاغ . (منتهی الارب ). صُرَد وغراب . (قطر المحیط) (اقرب الموارد) (تاج العروس ). || شب و روز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). لیل و نهار. (قطر المحیط) (اقرب الموارد) (المنجد). شب و روز زیرا هر یک از...
-
دشت
لغتنامه دهخدا
دشت . [ دَ ] (اِ) صحرا و بیابان . معرب آن دست باشد. (از برهان ). زمین بیابان . (شرفنامه ٔ منیری ). صحرا و بیابان و هامون و زمین هموار و وسیع وبی آب . (ناظم الاطباء). صاحب آنندراج گوید: جگرتاب ، سینه تاب ، آتشین و دلگشا از صفات اوست . در اصطلاح جغرافی...