کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرفهجو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صرفهجو
مترادف و متضاد
قانع، مقتصد ≠ ولخرج
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
صرفهجو
واژگان مترادف و متضاد
قانع، مقتصد ≠ ولخرج
-
واژههای همآوا
-
صرفه جو
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (ص فا.) آن که در خرج کردن اندازه نگه دارد، مقتصد.
-
صرفه جو
لغتنامه دهخدا
صرفه جو. [ ص َ ف َ / ف ِ ] (نف مرکب ) مقتصد. آنکه در خرج کردن اندازه نگاه دارد. پس اندازنده .
-
صرفه جو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] ‹صرفهجوی› sarfeju صرفهجوینده؛ کسی که در خرج کردن پول یا مصرف کردن چیزی اندازه نگاه دارد؛ مقتصد.
-
جستوجو در متن
-
مقتصد
واژگان مترادف و متضاد
۱. صرفهجو ≠ مسرف ۲. میانهرو
-
گشادهباز
واژگان مترادف و متضاد
خراج، مبذر، متلف، مسرف، ولخرج ≠ صرفهجو، مقتصد
-
کدبانو
واژگان مترادف و متضاد
۱. بانو، بیبی، خاتون، خانم، خانهدار ۲. زن، زوجه، همسر ۳. صرفهجو، مقتصد ≠ کدخدا
-
قانع
واژگان مترادف و متضاد
۱. خرسند، خشنود، راضی، متقاعد ۲. سازگار، صرفهجو، قناعتپیشه، مقنع ۳. متقاعد، مطمئن ۴. سیر ≠ ناخشنود