کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرصرانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صرصرانی
لغتنامه دهخدا
صرصرانی . [ ص َ ص َ ] (ع اِ) نوعی از ماهی تابان هموار. (منتهی الارب ). صرصران . رجوع به صرصران شود. || اشتر که پدر او بُختی (یعنی خراسانی ) بود و مادر عربی . (السامی فی الاسامی ) (مهذب الاسماء). ج ، صرصرانیات . (مهذب الاسماء). شتر مجنس میان بختی و عر...
-
جستوجو در متن
-
صرصرانیات
لغتنامه دهخدا
صرصرانیات . [ ص َ ص َ نی یا ] (ع اِ) ج ِ صرصرانی . (منتهی الارب ).
-
صرصران
لغتنامه دهخدا
صرصران . [ ص َ ص َ ] (ع اِ) نوعی از ماهی تابان هموار. (منتهی الارب ). رجوع به صرصرانی شود.
-
شتر
لغتنامه دهخدا
شتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِ) اُشْتُر، جانوری پستاندار عظیم الجثه از گروه نشخوارکنندگان که خود تیره ای خاص را به وجود می آورد. این پستاندار بدون شاخ است ولی دارای دندانهای نیش میباشد. معده ٔ شتر دارای سه قسمت است و هزارلا (برجستگی و فرورفتگی ) ندارد. در هر پ...