کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صربی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صربی
لغتنامه دهخدا
صربی . [ ص َ با ] (ع اِ) بَحیرَة، لانهم کانوا لایحلبونها الا للضیف فیجتمع اللبن فی ضرعها. (اقرب الموارد). و آن ماده شتر یا گوسفند است که در جاهلیت هرگاه ده بطن میزاد گوش او را شکافته ، سر میدادند تا برود و بچرد هرجا که خواهد، و نمی دوشیدند او را مگر ...
-
واژههای همآوا
-
سربی
لغتنامه دهخدا
سربی . [ س ُ ] (ص نسبی ) منسوب به سرب . از سرب ساخته . || برنگ سرب .- چاپ سربی ؛ در تداول چاپخانه و ارباب مطبوعات ، مقابل چاپ سنگی . چاپخانه که حروف سربی مجزا را بهم می پیوندد و با مرکب مخصوص بفشارد و عمل چاپ کند.- حروف سربی .
-
ثربی
لغتنامه دهخدا
ثربی . [ ث َ ] (ص نسبی ) منسوب به ثرب که چادرپیه باشد. - فتق ثربی . رجوع به فتق شود.
-
جستوجو در متن
-
اسکک
لغتنامه دهخدا
اسکک . [ اُ ک ُ ] (اِخ ) (کلمه ٔ صربی بمعنی مهاجر) نامی است که بصربستانی هائی که از صربستان ، بسنی و هرزگوین فرار میکردند و در ممالک مجاوره مقیم میشدند تا از مظالم ترکان برهند، گفته میشده است .
-
بابرتی
لغتنامه دهخدا
بابرتی .[ ب َ ] (اِخ ) ابوالقاسم هبةاﷲ محمدبن حسن بن ابی الاصابع صربی بابرتی . وی در قریه ٔ بابرتی متولد شده و در صربیه ٔ بغداد پرورش یافته است . (از معجم البلدان ).
-
صرب
لغتنامه دهخدا
صرب . [ ص ِ ] (اِخ ) (قبائل ...) سامی گوید: نام قومی است از اقوام اسلاوهای جنوبی و دو شعبه ٔ دیگر مسمی بکرواتها و اسلاوها، در گوشه ٔ شمال غربی ازشبه جزیره ٔ بالکان و نقاط نزدیک به آن از اتریش و مجارستان و بالاخره در ساحل شمال شرقی از دریای آدریاتیک و...
-
دانوب
لغتنامه دهخدا
دانوب . (اِخ ) نام بزرگترین و مهمترین رودخانه ٔ اروپای مرکزی و جنوبی است . ایستر. نهر طونه . این رود را بزبان آلمانی داناو و بزبان اسلواکی دوناج و بزبان هنگری دونا و در تکلم صربی ها دوناو و بزبان رومانی دونارآ و به لاتینی دانوبیوس میخوانند و آن از کو...
-
بالکان
لغتنامه دهخدا
بالکان . (اِخ ) (شبه جزیره ٔ بالکان ) یکی از سه شبه جزیره ٔ معروف جنوب اروپا و شرقی ترین آن است که به کوهستان کارپات در مرکز اروپا منتهی میشود. دریاهای آدریاتیک و یونین در غرب ، دریای مدیترانه در جنوب و دریای آرشیپل و مرمره و دریای سیاه در شرق آنرا ا...
-
صربستان
لغتنامه دهخدا
صربستان . [ ص ِ ب ِ ] (اِخ ) صربیه . و بزبان صرب سربیا یکی از دول کوچک شبه جزیره ٔ بالکان و از کشورهای قدیم اروپای وسطی واقع در ساحل راست دانوب است ؛ مساحت آن 87000 هزار گز مربع و نفوس آن 5000000 تن می باشد و پایتخت آن بلگراد است . رجوع به نقشه ٔ یوگ...