کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صراط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صرعة
لغتنامه دهخدا
صرعة. [ ص ُ ع َ ] (ع ص ) آنکه او را مردم بسیار افکنند. (منتهی الارب ). کسی که او را مردم بر زمین زنند و بسیار افکنند.
-
ثرات
لغتنامه دهخدا
ثرات . [ ث َرْ را ] (ع ص ، اِ) ج ِ ثرّة. زنان پرگوی .
-
ثرعط
لغتنامه دهخدا
ثرعط. [ث ُ ع ُ ] (ع ص ) طین ثرعط؛ گل تُنک و رقیق . ثرعُطط.
-
سرعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: سرعة] sor'at ۱. [مقابلِ کندی] شتاب؛ تندی و تیزی.۲. (اسم) (فیزیک) مسافت طیشده در واحد زمان که با کیلومتر، متر بر ثانیه، سال نوری و امثال آن سنجیده میشود.
-
صِرَاطِ
فرهنگ واژگان قرآن
راه روشن ( از ماده ( ص ر ط )گرفته شده ، که بمعناي بلعيدن است ، و راه روشن مثل اينکه رهرو خود را بلعيده ، و در مجراي گلوي خويش فرو برده ، که ديگر نميتواند اين سو و آن سو منحرف شود ، و نيز نميگذارد که از شکمش بيرون شود )
-
سرعت
واژهنامه آزاد
شِتاب، تُندی.
-
جستوجو در متن
-
چینوت
لغتنامه دهخدا
چینوت . [ چین ْ وَ ] (اِخ ) (پُل یا پول یا پوهل ) در روایات زردشتیان پل صراط است . چینود. رجوع به چینود و رجوع به صراط شود.
-
چنودپل
لغتنامه دهخدا
چنودپل .[ چ ُ پ ُ ] (اِخ ) پل صراط را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). بمعنی پل صراط است و در این لغت تبدیلات بسیار است . (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به چینود شود.
-
خنپور
لغتنامه دهخدا
خنپور. [ خ َ] (اِخ ) پل صراط. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء).
-
چینور
لغتنامه دهخدا
چینور. [ وَ ] (اِخ ) دیگرگون شده ٔ کلمه ٔ چینود است . پل صراط. رجوع به چینود شود.
-
خینور
لغتنامه دهخدا
خینور. [ ن َ وَ ] (اِخ ) پل صراط. (ناظم الاطباء). اما کلمه دگرگون شده ٔ چینود است .
-
سبیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. جاده، راه، صراط، طریق ۲. قربانی، نذر، وقف ۳. روش، شیوه، طریقه ۴. روا، مباح
-
خنپور
لغتنامه دهخدا
خنپور. [ خَم ْ ] (اِخ ) پل صراط. || (اِ) کشاورز. زارع . || روز قیامت . روز رستاخیز. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء).
-
پل چینود
واژهنامه آزاد
پل چینود همان پل صراط مسلمانان در آیین زرتشتی است که حد فاصل این جهان و جهان دیگری است.
-
جینه ور
لغتنامه دهخدا
جینه ور. [ ن َ وَ ] (اِخ ) پل صراط. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). و متصل نیز نویسند.(انجمن آرا). رجوع به چنیود و جنیور و جینور شود.