کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صراب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سراب
لغتنامه دهخدا
سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز واقع در 18 هزارگزی خاور ایذه . هوای آنجا معتدل و دارای 65 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
-
سراب
لغتنامه دهخدا
سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار واقع در 18 هزارگزی شمال حسن آباد سوگند و 4 هزارگزی شمال قورت دره . هوای آنجا سرد و دارای 600 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آنجا غلات ، لبنیات ، مختصر انگور و شغل اهالی زر...
-
سراب
لغتنامه دهخدا
سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد واقع در 19 هزارگزی جنوب الشتر و 6 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد بکرمانشاه . هوای آن سرد و دارای 180 تن سکنه است .آب آنجا از چشمه ها تأمین می شود. محصول آنجا غلات ، ...
-
سراب
لغتنامه دهخدا
سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔشهرستان سنندج واقع در 36 هزارگزی خاور سنندج و 4 هزارگزی شمال شوسه ٔ سنندج به همدان . هوای آنجا سرد و دارای 495 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین می شود. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و گل...
-
سراب
لغتنامه دهخدا
سراب . [ س َ ] (اِخ ) مرکز شهرستان سراب که یکی ازشهرستانهای استان سوم کشور است . این شهر در 124 هزارگزی خاور شهر تبریز در جلگه و مسیر شوسه ٔ تبریز به اردبیل واقع است . از بناهای تاریخی این شهر مسجد جامعی است که تاریخ بنای آن بدوره ٔ خلافت عمر می رسد....
-
سراب
لغتنامه دهخدا
سراب . [ س َ ] (اِخ ) یکی از شهرستانهای استان دوم کشور و در قسمت باختر شهرستان تبریز در منطقه ٔ کوهستانی و جلگه مانند دهلیزی است که بین دو رشته جبال سبلان از شمال و بزگوش از جنوب واقع شده است . قسمت عمده ٔ دهات این شهرستان در دامنه های سبلان و قسمت د...
-
سراب
لغتنامه دهخدا
سراب . [ س َ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان براآن بخش حومه ٔشهرستان اصفهان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
سراب
لغتنامه دهخدا
سراب .[ س َ ] (اِخ ) مشهور به سراب فش . دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه . واقع در 12 هزارگزی شمال باختری کنگاور. هوای آنجا سرد و معتدل است و دارای 210 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه ٔ مهم سراب تأمین می شود. محصول آنجا غلات آبی و ...
-
ثراب
لغتنامه دهخدا
ثراب . [ ث ِ ] (ع اِ) ج ِ ثَربة.
-
سراب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] sarāb تصویری موهوم که در روز و روی سطح افقی به دلیل انعکاس نور بر لایهای از هوای رقیقشدۀ نزدیک به سطح زمین تشکیل میشود: ◻︎ دور است سر آب در این بادیه هشدار / تا غول بیابان نفریبد به سرابت (حافظ: ۴۸).
-
سراب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سرآب› [قدیمی] sarāb باغ و زمینی که نزدیک آب و سرچشمه یا ابتدای نهر و رودخانه باشد.
-
سَرَابٍ
فرهنگ واژگان قرآن
سراب - آب موهومي که در بيابان از دور برق ميزند و انسان خيال ميکند آنجا آب است ، و هر امر بيحقيقت را که به نظر حقيقت برسد نيز به عنوان استعاره سراب ميگويند