کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سدی
لغتنامه دهخدا
سدی . [س ُدْ دی ی ] (اِخ ) لقب اسماعیل بدان جهت که در سده ٔ مسجد کوفه نشسته روی بندها و سرافکندنیهای زنان میفروخت . (ناظم الاطباء). رجوع به اسماعیل بن عبدالرحمن در همین لغت نامه و رجوع به امتاع الاسماع 100 و عیون الاخبار ج 2 ص 301 و ج 3 ص 380 و عقدال...
-
ثدی
لغتنامه دهخدا
ثدی . [ ث َ دا ] (ع مص ) بزرگ پستان شدن . || تر کردن . || تر گردیدن .
-
ثدی
لغتنامه دهخدا
ثدی . [ ث َدْی ْ / ث ِدْی ْ / ث َ دا ] (ع اِ) پستان مرد و زن . || پستان زنان یا عام است حیوانات را. ضرع و ابن حاج گوید که پستان مردم را ثدوة گویند و پستان بهائم را ضرع . (غیاث اللغة). ج ، اَثد، ثُدی ّ، ثِدی ّ.- امثال :تجوع الحُرّة ولاتأکل ثدییها . ...
-
ثدی
لغتنامه دهخدا
ثدی . [ ث ِ دی ی ] (ع اِ) ج ِ ثَدی .
-
ثدی
لغتنامه دهخدا
ثدی . [ ث ُ دَی ْ ی َ ](اِخ ) بلفظ تصغیر. محلی است در نجد. و جمیل آن را در شعر خود آورده است و منزل او در شام بود و یاقوت گوید گمان میکنم ثدی هم در شام است . (مراصد الاطلاع ).
-
ثدی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] se(a)dy, sadā پستان.
-
جستوجو در متن
-
sadi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صدی
-
طنین
دیکشنری فارسی به عربی
صدي
-
دختریازن
دیکشنری فارسی به عربی
صدي
-
پژواک
دیکشنری فارسی به عربی
انعکاس , صدي
-
ممه
دیکشنری فارسی به عربی
حلمة , صدي
-
یابو
دیکشنری فارسی به عربی
صدي , فرس
-
زنگ زده
دیکشنری فارسی به عربی
صدي , متعفن
-
فرسوده
دیکشنری فارسی به عربی
صدي , قديم
-
نوک پستان
دیکشنری فارسی به عربی
حلمة , صدر , صدي