کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدستون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صدستون
لغتنامه دهخدا
صدستون . [ ص َ س ُ ] (ص مرکب ) قصر یا خانه ای که دارای ستونهای متعدد باشد : یکی بانگ برزد بخواب اندرون که لرزان شد آن خانه ٔ صدستون .فردوسی .
-
واژههای مشابه
-
کاخ صدستون
لغتنامه دهخدا
کاخ صدستون . [ خ ِ ص َ س ُ ] (اِخ ) از کاخهای تخت جمشید. در رساله ٔ «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده : کاخ صدستون در مشرق کاخ آپادانا واقع گشته از دیوار خشتی مشرق حیاط کاخ آپادانا کمی پائین تراز محل سر ستون شیر به حیاط بزرگی که در شمال کاخ صدستون واق...
-
واژههای همآوا
-
صد ستون
لغتنامه دهخدا
صد ستون . [ ص َ س ُ ] (اِخ ) (قصر...) در دست چپ اپدانه (سمت مشرق ) دومین قصر بار واقع است و کتیبه ندارد، لکن بمناسبت صفت ممیزه اش قصر «صدستون » نامیده شده . قصر مذکور با دو سردر بزرگ ، هم سطح بنا شده و بنابراین پست تر از اپدانه واقع است . با وجود زیا...
-
جستوجو در متن
-
هزارستون
لغتنامه دهخدا
هزارستون . [ هَِ س ُ ] (اِخ ) نام دیگر کاخ صدستون خشایارشا در تخت جمشید. (سبک شناسی بهار ج 1 ص 15). رجوع به صدستون شود.
-
هزاراستون
لغتنامه دهخدا
هزاراستون . [ هََ / هَِ زا اُ ] (اِخ ) رجوع به هزارستون و صدستون شود.
-
تخت جمشید
لغتنامه دهخدا
تخت جمشید. [ ت َ ت ِ ج َ ] (اِخ ) تخت جمشید آثار باقیمانده ٔ ارک و کاخ داریوش اول هخامنشی است ، که پس از گذشتن 189 سال از آغاز بنای آن ، اسکندر مقدونی ساختمان های آن را در سال 331 ق . م . سوزانده است . تخت جمشید در 56کیلومتری شمال شرقی شیراز و 6کیلوم...
-
طزر
لغتنامه دهخدا
طزر. [ طَ زَ ] (معرب ، اِ) گیاهی است که در تابستان روید. معرب تزر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). صاحب قاموس گفته : و البیت الصیفی ، معرب تزر. در تاج العروس نیز با گفته ٔ فیروزآبادی موافق است . حتماً در نسخه ای که صاحب منتهی الارب در دست داشته تصحیفی روی...
-
تجر
لغتنامه دهخدا
تجر. [ ت َ ج َ ] (اِ) خانه ٔ زمستانی را گویند که در آن تنور و بخاری باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). خانه ٔ زمستانی که بخاری و تنور داشته باشدو تابخانه نیز گویند. (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). اطاق زمستانی . (فرهنگ نظام ).... لیکن در قاموس تژر...
-
صد ستون
لغتنامه دهخدا
صد ستون . [ ص َ س ُ ] (اِخ ) (قصر...) در دست چپ اپدانه (سمت مشرق ) دومین قصر بار واقع است و کتیبه ندارد، لکن بمناسبت صفت ممیزه اش قصر «صدستون » نامیده شده . قصر مذکور با دو سردر بزرگ ، هم سطح بنا شده و بنابراین پست تر از اپدانه واقع است . با وجود زیا...
-
کاخ خزانه
لغتنامه دهخدا
کاخ خزانه . [ خ ِ خ ِ ن َ ] (اِخ ) از ابنیه ٔ دوره ٔ هخامنشیان در تخت جمشید. در رساله ٔ «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده است : مهمترین قسمت های قابل ذکر ابنیه ٔ تخت جمشید از شمال بجنوب عبارت است از یک تالار صد ستون که شامل بیست ردیف در پنج ردیف ستون ...
-
بانگ زدن
لغتنامه دهخدا
بانگ زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) فریاد کردن . فریاد زدن . بانگ برآوردن . آواز کردن کسی را از روی سختی و غضب . (ناظم الاطباء). صدا زدن و داد زدن . (فرهنگ نظام ). آواز دادن . آوا دردادن . تشر زدن . (فرهنگ نظام ) : مزن بر کم آزار بانگ بلندچو خواهی که بخت...
-
ا
لغتنامه دهخدا
ا. [ اُ ] (حرف ) همزه ٔمضمومه . در کلمات ذیل گاه همزه ٔ مضمومه حذف شود: ستخوان ، بجای استخوان : آنگه بیکی چرخشت اندر فکندْشان بر پشت لگد بیست هزاران بزندْشان رگها ببردْشان ستخوانها بکندْشان پشت و سر و پهلوی بهم درشکندْشان . منوچهری .پوست هر یک بفکند ...