کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدرية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صدرية
معنی
نوشيدن , اشاميدن , پيش بند بچه , جليقه , لباس زير شبيه جليقه , نيم تنه يا ژيلت , زيرپوش کشباف , لباس , واگذارکردن , اعطا کردن , محول کردن , ملبس شدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
صدرية
دیکشنری عربی به فارسی
نوشيدن , اشاميدن , پيش بند بچه , جليقه , لباس زير شبيه جليقه , نيم تنه يا ژيلت , زيرپوش کشباف , لباس , واگذارکردن , اعطا کردن , محول کردن , ملبس شدن
-
واژههای مشابه
-
صدریه
لغتنامه دهخدا
صدریه . [ ص َ ری ْ ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش شیب آب شهرستان زابل 12هزارگزی شمال باختری سکوهه ، 6هزارگزی باختر شوسه ٔ زاهدان بزابل . سکنه سه خانوار. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جستوجو در متن
-
نوشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
پیش بند بچه
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
جلیقه
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
لباس زیر شبیه جلیقه
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
نیم تنه یا ژیلت
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
زیرپوش کشباف
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
محول کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
ملبس شدن
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
اعطا کردن
دیکشنری فارسی به عربی
جائزة , صدرية , منحة
-
واگذارکردن
دیکشنری فارسی به عربی
ائتمن , حيوية , صدرية , عنوان , محصول
-
اشامیدن
دیکشنری فارسی به عربی
اکرع , شراب , صدرية