کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدرآباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان انار شهرستان رفسنجان 85هزارگزی شمال خاوری رفسنجان . 1هزارگزی خاور شوسه ٔ رفسنجان به یزد. سکنه 40 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش حومه ٔشهرستان نائین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اصفاک بخش بشرویه شهرستان فردوس 36000گزی شمال باختری بشرویه .سر راه مالرو عمومی بنگنان ، جلگه ، گرمسیر. سکنه ٔ آن 30 تن . آب آنجا از قنات . محصول آن غلات ، پنبه ، ارزن ،باغات ، ابریشم ، تریاک . شغل اهالی زراعت و ک...
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش اردکان متصل براه فرعی اردکان . جلگه ، گرم ، معتدل ، مالاریائی . دارای 285 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، کنجد، پسته . شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی زنان ، کرباس بافی . راه فرعی . (از فرهنگ ...
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان درب قاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور 9000گزی جنوب نیشابور.جلگه ، معتدل . سکنه ٔ آن 193 تن . آب از قنات . محصول آن غلات ، تریاک . شغل اهالی زراعت و دادوستد در نیشابور. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)...
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رستاق بخش اشکذر شهرستان یزد 26هزارگزی شمال باختر اشکذر، 12هزارگزی جنوب باختری جاده ٔ یزد جلگه ، معتدل . دارای 162 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات . و شغل اهالی زراعت و راه آن ماشین رو، دبستان دارد. (از فر...
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاپور بخش مرکزی شهرستان کازرون 17000گزی شمال باختر کازرون ، بین شوسه ٔ شیراز به بوشهر و کازرون به فهلیان ، جلگه ،گرمسیر و مالاریائی . سکنه 145 تن . آب از رودخانه ٔ شاپور. محصول غلات و تریاک و صیفی جات . شغل اهالی...
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا 30000گزی باختر داراب . جلگه ، گرمسیر و مالاریائی . سکنه 82 تن آب از قنات . محصول غلات ، پنبه ، تریاک و حبوبات . شغل اهالی زراعت و قالیبافی . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نوبندگان بخش مرکزی شهرستان فسا 18000گزی جنوب خاور فسا 6000 گزی جنوب شوسه ٔ داراب به فسا. جلگه ، معتدل و مالاریائی . سکنه 79 تن فارسی زبان . آب از قنات . محصول آن غلات ، پنبه ، حبوبات ، تریاک و سبزیجات . شغل اهالی...
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان ندوشن بخش خضرآباد شهرستان یزد 5هزارگزی جنوب باختر خضرآباد. 5هزارگزی راه ابرقویه به ندوشن ، کوهستانی ، معتدل ، مالاریائی . دارای 161 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات . شغل اهالی صنایع دستی کرباس بافی . راه...
-
صدرآباد
لغتنامه دهخدا
صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی جزء بخش زرند شهرستان ساوه 8هزارگزی شمال خاوری مرکزی بخش یک هزارگزی راه عمومی . جلگه ، متعدل . سکنه ٔ آن 1006 تن . آب از قنات لب شور. محصول آن غلات ، پنبه ، چغندرقند، بنشن ، شاه دانه ، باغات انگور. شغل اهالی زراعت و گله دار...
-
جستوجو در متن
-
صادق آباد
لغتنامه دهخدا
صادق آباد. [ دِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه اصفهان به نائین میان تودشک و صدرآباد در 102000گزی اصفهان .
-
خالق آباد
لغتنامه دهخدا
خالق آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین . واقع در 50 هزارگزی جنوب نائین و 15 هزارگزی راه نائین به هاشم آباد. دارای 20 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان فارسی است . این ده در کنار جاده ٔ نطنز و نائین میان صدرآباد و معاضدیه و...
-
اشکذر
لغتنامه دهخدا
اشکذر. [ اَ ک َ ذَ ] (اِخ ) یکی ازبخشهای یازده گانه ٔ شهرستان یزد است که در شمال باختر یزد واقع است و حدود و مشخصات آن بدین شرح است : حدود: از شمال و باختر به بخشهای خرانق اردکان و خضرآباد، از جنوب به بخش تفت و از خاور به بخش حومه ٔ یزد.وضع طبیعی : ا...