کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدای گاو کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صدای گاو کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خوار
-
واژههای مشابه
-
صدای هیس (مثل صدای مار)
دیکشنری فارسی به عربی
فحيح
-
صدای بم
لغتنامه دهخدا
صدای بم . [ ص َ / ص ِ ی ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به بم شود.
-
صدای زیر
لغتنامه دهخدا
صدای زیر. [ ص َ / ص ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به زیر شود.
-
صدای لرزان
لغتنامه دهخدا
صدای لرزان . [ ص َ / ص ِ ی ِ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صدای مرتعش . آوازی که هنگام خروج از گلو لرزان بیرون می آید، از ترس یا حزن یا موجبات دیگر.
-
exhaust note
صدای اگزوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صدایی که از انتهای لولۀ اگزوز خارج میشود
-
body rattle
صدای بدنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] صدایی ناخوشایند در بدنه ناشی از لرزش قطعات شُل یا قطعاتی که بهدرستی همگذاری نشدهاند
-
wild sound, nonsync sound, wild track, nonsynchronous sound
صدای شاهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] صدایی که معمولاً مستقل از فیلمبرداری ضبط میشود و در مرحلۀ تدوین و صداگذاری به تصویر افزوده میشود
-
indigenous sound
صدای صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] صدایی که منبع ایجاد آن شیء یا شخص حاضر در صحنۀ فیلمبرداری است، خواه در قاب تصویر دیده شود یا نشود
-
indirect sound
صدای غیرمستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] صدایی که بهصورت مستقیم از منبع صوت به گوش شنونده نرسد
-
surround sound
صدای فراگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] سامانهای صوتی، که ازطریق پردازش نشانک/ سیگنال و چینش بلندگوها، جلوۀ صدای چندجهتی ایجاد کند
-
overtone
صدای فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] هریک از صداهایی که پس از صدای مبنا ایجاد و با آن مخلوط شود و در به وجود آمدن رَنگ صوت مؤثر باشد متـ . فرآهنگ
-
sync sound, synchronous sound
صدای همگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] صدایی که قاب به قاب با تصویر هماهنگ است
-
صدای ترکیبی
دیکشنری فارسی به عربی
ادغام