کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صخور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صخور
/soxur/
معنی
= صخره
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
صخور
لغتنامه دهخدا
صخور. [ ص ُ ] (ع اِ) ج ِ صخرة. (منتهی الارب ) : همه بر آن منکر شدند و اتفاق کردند که شهادات صخور همه افک و زور است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 353).
-
صخور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ صَخْرَة و صَخَرَة] [قدیمی] soxur = صخره
-
جستوجو در متن
-
متراهص
لغتنامه دهخدا
متراهص . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) سنگهای بر هم نشیننده و محکم و استوار شونده . (آنندراج ). سنگهای بر هم نشسته و محکم و استوار شده . (ناظم الاطباء): صخور متراهصة؛ سنگهای بهم چسبیده یا سنگهای استوار. (از اقرب الموارد). و رجوع به تراهص شود.
-
منشاء
لغتنامه دهخدا
منشاء. [ م َ ش َءْ ] (ع اِ) محل نشأت و گویند: مولدی و منشی ٔ فی بنی فلان . (از اقرب الموارد). زیستنگاه . جایی که مردم بدانجا نشو و نما کنند. (یادداشت مرحوم دهخدا) : تتار را موضع اقامت و منشاء و مولد واد غیر ذی زرع است ... (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج ...
-
منکر
لغتنامه دهخدا
منکر. [ م ُ ک ِ ] (ع ص ) انکارکننده و ناشناسنده . (آنندراج ) (غیاث ). آنکه انکار می کند و رد می نماید و قبول نمی کند و پسندنمی نماید و آنکه جهالت دارد و نمی داند. (ناظم الاطباء). جاحد. (یادداشت مرحوم دهخدا) : پس در آن میان مرا گفت پوشیده ، که منکر نی...
-
غرور
لغتنامه دهخدا
غرور. [ غ ُ ] (ع مص ) فریفتن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). بیهوده امیدوار کردن کسی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). با لفظ خوردن و شکستن و برآراستن استعمال شود. (از آنن...