کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صحفي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صحفي
معنی
روزنامه نگار , صاحب و گرداننده روزنامه
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
صحفي
دیکشنری عربی به فارسی
روزنامه نگار , صاحب و گرداننده روزنامه
-
واژههای مشابه
-
صحفی
لغتنامه دهخدا
صحفی . [ ص َ ح َ فی ی ] (ع ص ) کسی که در قرائت صحیفه خطا کند. (منتهی الارب ).
-
صحفی
لغتنامه دهخدا
صحفی . [ ص ُ ح ُ فی ی ] (ع ص نسبی ) روزنامه نگار.
-
معلق صحفي
دیکشنری عربی به فارسی
مقاله نويس
-
جستوجو در متن
-
صاحب و گرداننده روزنامه
دیکشنری فارسی به عربی
صحفي
-
مقاله نویس
دیکشنری فارسی به عربی
کاتب , معلق صحفي
-
روزنامه نگار
دیکشنری فارسی به عربی
صحفي , کاتب اليوميات
-
طوفان نوح
لغتنامه دهخدا
طوفان نوح . [ ن ِ نو ] (اِخ ) مصیبت و بلیه ای که بر بنی نوع بشر آمده و هیچ یک از بنی نوع بشر جز هشت نفر خانواده ٔ نوح رهائی نیافتند. (قاموس کتاب مقدس ). فروگرفتن قسمتی بزرگ یا همه ٔ زمین در زمان نوح . صاحب مرآت جهان نما آورده که : اهل تاریخ از سه طوف...
-
ابوحنیفه
لغتنامه دهخدا
ابوحنیفه . [ اَ ح َ ف َ ] (اِخ ) نعمان بن ثابت بن زوطی بن ماه یا نعمان بن ثابت بن نعمان بن مرزبان یا طاوس بن هرمز، امام فقیه کوفی مولی تیم اﷲبن ثعلبه . ابن الندیم گوید: نام ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطی است ، وی بکوفه خزاز بود و زوطی از موالی تیم اﷲ...