کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صحرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شاهدانه صحرایی
دیکشنری فارسی به عربی
عرقوب
-
جو صحرایی
دیکشنری فارسی به عربی
شوفان
-
موش صحرایی
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: müšsahrâyi طاری: müš(-e) sahrâyi طامه ای: müš طرقی: müš(-e) sahrâyi کشه ای: müš نطنزی: mušsahrâyi
-
میلیچ صحرایى
لهجه و گویش بختیاری
milič sahrâi milič pupi .
-
کبوتر صحرایی
واژهنامه آزاد
یمام
-
field archery
کمانگیری صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] مادهای در ورزش کمانگیری که در آن کمانگیر پس از پرتاب تیر، بهسوی تیرنشان بعدی حرکت میکند
-
diversion airfield
فرودگاه صحرایی کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی فرودگاه صحرایی که با مجهز شدن به حداقل تسهیلات لازم میتواند بهعنوان یک باند اضطراری هوایی مورد استفاده قرار گیرد
-
field storage unit
مهماتگاه صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مکانی مجزا برای ذخیرهسازی مهمات بهمنظور جلوگیری از تبعات گسترش آتش و انفجار و آلودگی
-
field firing range
میدان تیر صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقهای باز برای تمرین تیراندازی سربازان در شرایط جنگی
-
چوباسکی صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ صحرایی
-
چوباسکی صحرایی بزرگسالان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ صحرایی بزرگسالان
-
چوباسکی صحرایی نوجوانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ صحرایی نوجوانان
-
چوباسکی صحرایی نونهالان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ صحرایی نونهالان
-
چوباسکی مسابقۀ صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ مسابقۀ صحرایی
-
cross-country ski, XC-ski
برفسُرۀ صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی برفسُرۀ بلند و باریک که در برفسُری صحرایی به کار میرود متـ . چوباسکی صحرایی