کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صبصب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صبصب
لغتنامه دهخدا
صبصب . [ ص َ ص َ ] (ع ص ) سطبر. سخت . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
سبسب
لغتنامه دهخدا
سبسب . [ س َ س َ ] (ع ص ، اِ) بیابان و زمین برابر و دور. (منتهی الارب ). مفازه و زمین مستوی و دور. (از اقرب الموارد): بلد سبسب ؛ شهر دور و دراز. (منتهی الارب ). ج ، سَباسِب : چون صرصر و نکبا در سبسب و بیدا رفتن ساخت . (سندبادنامه ص 58).
-
ثبثب
لغتنامه دهخدا
ثبثب . [ ث َث َ ] (ع مص ) ثب ّ در همه ٔ معانی آن . (منتهی الارب ).