کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صبر حقیقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حب صبر
لغتنامه دهخدا
حب صبر. [ ح َب ْ ب ِ ص َ ] (ع اِ مرکب ) صداع و درد معده را نفع دهد. صفت آن : سقوطری یک مثقال ، تربد یک درم ، حب النیل و غاریقون و انیسون از هر یک نیم درم ، تخم حنظل و نمک هندی از هر یک دانگی و نیم ، کتیره و مقل از هر یک درمی ، همه را کوفته و بیخته به...
-
صبر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انتظار
-
بی صبر
دیکشنری فارسی به عربی
نافذ الصبر
-
صبر کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: sabr bekeri طاری: sabr kard(mun) طامه ای: sabr kardan طرقی: sabr kardmun کشه ای: sabr kardmun نطنزی: sabr kardan
-
سرِ صبر
لهجه و گویش تهرانی
با حوصله
-
صبر و آرام
فرهنگ گنجواژه
صبر و قرار.
-
صبر و اجر
فرهنگ گنجواژه
شکیبائی و نتیجه آن.
-
صبر و استقامت
فرهنگ گنجواژه
شکیبائی زیاد.
-
صبر و تانی
فرهنگ گنجواژه
حوصله.
-
صبر و تحمل
فرهنگ گنجواژه
حوصله.
-
صبر و توان
فرهنگ گنجواژه
طاقت.
-
صبر و ثبات
فرهنگ گنجواژه
حوصله.
-
صبر و جَخت
فرهنگ گنجواژه
یک عطسه و دو عطسه که اولی صبر و دومی شتاب است.
-
صبر و حوصله
فرهنگ گنجواژه
تحمل.
-
صبر و دل
فرهنگ گنجواژه
صبر و قرار.