کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صبا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صبا
واژهنامه آزاد
بادی است که رحمت خداوند را خبر میدهد و رساننده ی اخبارخوش به بنده ی خدا است
-
واژههای مشابه
-
صَبّاً
فرهنگ واژگان قرآن
فرو ريختني وصف ناشدني ( در اصل به معني ريختن آب از بلندي است)
-
نوروز صبا
لغتنامه دهخدا
نوروز صبا. [ ن َ / نُو زِ ص َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نغمه ای است که در همایون و راست پنجگاه نواخته می شود. (فرهنگ فارسی معین ). شعبه ای است از مقام بوسُلیک ، از پنجمین نغمه است و نیم بانگ دارد. (بهجت الروح ص 141).
-
باد صبا
لغتنامه دهخدا
باد صبا. [ دِ ص َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بادیست که از مابین شرق و شمال وزد و بادبرین همین است . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). بادی که از مابین مشرق و شمال وزد. (ناظم الاطباء). باد صبا و شمال نافع است . (آنندراج : باد فرودین ). باد برین . (صحاح...
-
باغ صبا
لغتنامه دهخدا
باغ صبا. [ غ ِ ص َ ] (اِخ ) نام باغی به شمال تهران و اکنون بسبب تقسیم شدن قسمتی از اراضی آن بصورت محلتی از تهران در آمده است و در آن قناتی بهمین نام جاریست . || از قنوات شهر تهران و آن سابقاً خارج از شهر بوده و اکنون جزء شهر محسوب میشود.
-
zephyr
باد صبا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسیمی ملایم و مطبوع
-
باد صبا
دیکشنری فارسی به عربی
زفير
-
پَسْ صبِاْ
لهجه و گویش گنابادی
passeba در گویش گنابادی یعنی پس فردا ، فردا نه روز بعد از فردا
-
صبا(ح)
لهجه و گویش تهرانی
صبح
-
پس صبا
واژهنامه آزاد
پس فردا؛ در اصطلاح و به طنز به معنی هرگز به کار می رود.
-
شَمال و صبا
فرهنگ گنجواژه
بادهای خوب.
-
واژههای همآوا
-
سبا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sabā) (عربی) (= سباء) سورهی سی و چهارم از قرآن کریم ؛ نام شهر بلقیس ؛ (در عبری) سبا به معنی 'انسان ' است .
-
سبع
واژگان مترادف و متضاد
جانور، دد، درنده، درندهخو، وحشی ≠ اهلی
-
سبع
واژگان مترادف و متضاد
هفت