کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صباوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صباوت
/sa(e)bāvat/
معنی
کودکی؛ بچگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
طفولیت، کودکی، نوباوگی، نوجوانی ≠ کهولت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
صباوت
واژگان مترادف و متضاد
طفولیت، کودکی، نوباوگی، نوجوانی ≠ کهولت
-
صباوت
لغتنامه دهخدا
صباوت . [ ص ِ وَ ] (ع اِمص ) طفولیت . بچگی . کودکی .
-
صباوت
فرهنگ فارسی معین
(صَ وَ) [ ع . ] (اِمص .) کودکی .
-
صباوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [مٲخوذ از عربی: صباء] [قدیمی] sa(e)bāvat کودکی؛ بچگی.
-
واژههای مشابه
-
عالم صباوت
لغتنامه دهخدا
عالم صباوت . [ ل َ م ِ ص َ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سن طفولیت . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
نوباوگی
واژگان مترادف و متضاد
بچگی، صباوت، طفولیت، کودکی، نوجوانی
-
خردسالی
واژگان مترادف و متضاد
بچگی، خردی، صباوت، صغر، طفولیت، کودکی ≠ کهولت
-
بچگی
واژگان مترادف و متضاد
خردسالی، صباوت، طفولیت، کودکی، نوباوگی ≠ پیری، کهولت
-
طفولیت
واژگان مترادف و متضاد
بچگی، صباوت، طفلی، کودکی، نوباوگی، نوجوانی، خردسالی ≠ کهولت، کلانسالی
-
بچگی
لغتنامه دهخدا
بچگی . [ ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ] (حامص ) حالت و چگونگی بچه . طفولیت .خردی . کودکی . صباوت . صبا. خردسالی . صغر. || (ص نسبی ) منسوب و متعلق به بچه . (ناظم الاطباء).
-
کالیگاریس
لغتنامه دهخدا
کالیگاریس . (اِخ ) لویس . او راست کتاب «سیره ٔ ناپلیون اول » که به چهار بخش قسمت کرده است : 1- وضع فرانسه و ایام صباوت ناپلیون . 2- دوره ٔ شکوه و جلال ناپلیون . 3- عهدنامه ٔ تلسیت تا تسلیم ناپلیون و مسافرت او بجزیره ٔ الب . 4- اقامت ناپلیون در جزیه ٔ...
-
طفولیت
لغتنامه دهخدا
طفولیت . [ طُ لی ی َ ] (ع اِمص ) کودکی . بچگی . صباوت . خردسالی . صبا : از عصر طفولیت به زمان شباب رسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 397). او در سن طفولیت ... موسم ضعف رای و نقصان رشد بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 205). یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودم...
-
کودکی
لغتنامه دهخدا
کودکی . [ دَ ] (حامص ) بچگی و طفولیت . (ناظم الاطباء). صِبا. صباوت . صَبوَت . صُبُوَّت . چگونگی و حال و صفت کودک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چنین تا برآمد بر این پنج سال برافراخت آن کودکی فر و یال . فردوسی .جز افسر که هنگام افسر نبودبدان کودکی تا...