کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صاغیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صاغیة
لغتنامه دهخدا
صاغیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) کسانی که در حوائج خویش مائل و محتاج دیگری باشند. و گویند: هم صاغیتک ؛ یعنی به تو مائل شوند در نیازمندیهای خویش و اکرموا فلاناً فی صاغیته ؛ یعنی آنان که بدو میل کنند. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
ساقیة
لغتنامه دهخدا
ساقیة. [ی َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث ساقی . رجوع به ساقی شود. || جوی خرد. ج ، سواقی . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبگذر. (ناظم الاطباء). نهر صغیر و آن بزرگترین از جدول و کوچکترین از نهر است . (اقرب الموارد). آبراهه . جویچه . جعفر. || ناودان ...
-
ساغیة
لغتنامه دهخدا
ساغیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) شربت خوشمزه . (منتهی الارب ). آشامیدنی خوشمزه است . (شرح قاموس ).
-
ثاغیة
لغتنامه دهخدا
ثاغیة. [ ی َ ] (ع اِ) گوسفند: ماله ثاغیة ولا راغیة؛ نیست او را گوسفند و نه شتر. - ثاغیه و راغیه نداشتن ؛ هیچ نداشتن .