کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صائن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
صوان
لغتنامه دهخدا
صوان . [ ص ُوْ وا ] (ع ص ، اِ) ج ِ صائن . رجوع به صائن شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمد ترکه ٔ اصفهانی ، ملقّب به صائن الدین . رجوع به صائن اصفهانی شود.
-
اصفهانی
لغتنامه دهخدا
اصفهانی . [ اِ ف َ ] (اِخ ) علی بن داودبن سلیمان اصفهانی صائن الدین فارسی . رجوع به صائن اصفهانی شود.
-
علی ترکه
لغتنامه دهخدا
علی ترکه . [ ع َ ی ِ ت ُ ک ِ / ک َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمد ترکه ٔ اصفهانی ، ملقّب به صائن الدین . رجوع به صائن اصفهانی شود.
-
علی اصفهانی
لغتنامه دهخدا
علی اصفهانی . [ ع َ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمد ترکه ٔ اصفهانی ، ملقّب به صائن الدین . رجوع به صائن اصفهانی شود.
-
صاین اصفهانی
لغتنامه دهخدا
صاین اصفهانی . [ ی ِ ن ِ اِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به صائن اصفهانی ... شود.
-
صاین سمنانی
لغتنامه دهخدا
صاین سمنانی . [ ی ِ ن ِ س ِ ] (اِخ ) رجوع به صائن سمنانی شود.
-
صاین ملکشاه
لغتنامه دهخدا
صاین ملکشاه . [ ی ِ م َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به صائن ملکشاه شود.
-
صاین رکن الدین
لغتنامه دهخدا
صاین رکن الدین . [ی ِ رُ نُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به صائن وزیر... شود.
-
صاین شمس الدین
لغتنامه دهخدا
صاین شمس الدین . [ ی ِ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به صائن سمنانی شود.
-
صاین الدین ترکه
لغتنامه دهخدا
صاین الدین ترکه . [ ی ِ نُدْ دی ت ُ ک َ ] (اِخ ) رجوع به صائن اصفهانی ... شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن داوودبن سلیمان اصفهانی ، ملقب به صائن الدین . رجوع به علی اصفهانی شود.
-
بسبر
لغتنامه دهخدا
بسبر. [ ب َ ب َ ] (اِخ ) دهی است به همدان . و رجوع به صائن الدین عبدالملک بن محمد بسبری شود.
-
ترکه
لغتنامه دهخدا
ترکه . [ ت ُ ک َ ] (اِخ ) صاین الدین علی بن محمدبن محمد ترکه . رجوع به صائن اصفهانی شود.
-
بسری
لغتنامه دهخدا
بسری . [ ب ُ ] (اِخ ) عادل ، نصرةالدین ملقب به صائن وزیر. وزیر الجایتو سلطان محمد خدابنده . مستوفی آرد: وزارت بر ملک نصرةالدین عادل بسری که نایب امیرچوبان بود مقرر شد و صائن وزیر لقب یافت . (تاریخ گزیده چ عکسی 1328 هَ . ق . لندن ص 606، 608).