کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صائغ الفضة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
صائغ الفضة
معنی
نقره ساز , نقره کار , سيمگر
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
صائغ الفضة
دیکشنری عربی به فارسی
نقره ساز , نقره کار , سيمگر
-
واژههای مشابه
-
علی صائغ
لغتنامه دهخدا
علی صائغ. [ ع َ ی ِ ءِ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمدبن محمد حسینی عاملی جزینی مشهور به صائغ. فقیه و محدث . وی نزد شهید ثانی تحصیل کرد. و در یازدهم ماه رجب سال 980 هَ . ق . درگذشت و در قریه ٔ صدیق در شرق تبنین دفن شد. او راست : 1- شرح ارشاد. 2- شرح شرائع....
-
علی صائغ
لغتنامه دهخدا
علی صائغ. [ ع َ ی ِ ءِ ] (اِخ ) ابن عیسی صائغ رامهرمزی نحوی شاعر. مکنی به ابوالحسن . وی در نحو و لغت وادب دستی توانا داشت ، و استاد ابوهاشم بن ابی علی جبائی بود. صائغ در سال 312 هَ . ق . کشته شد. (از معجم الادباء چ قاهره ج 14 ص 65 و چ مارگلیوث ج 5 ص ...
-
علی صائغ
لغتنامه دهخدا
علی صائغ. [ ع َ ی ِ ءِ ] (اِخ ) ابن محمدبن سهل صائغ دینوری . مکنی به ابوالحسن . وی از بزرگان مشایخ تصوف در اواخر قرن سوم و نیمه ٔ اول قرن چهارم بود. مولد و منشاء وی در دینور بود و زمان المقتدر باللّه عباسی را دریافت . او نزد شیخ ابوجعفر صیدلانی تلمذ ...
-
ابن صائغ
لغتنامه دهخدا
ابن صائغ. [ اِ ن ُ ءِ ] (اِخ ) رجوع به ابن باجه شود.
-
ابن صائغ
لغتنامه دهخدا
ابن صائغ. [ اِ ن ُ ءِ] (اِخ ) موفق الدین ابوالبقا یعیش بن علی بن یعیش بن ابوالسرایای اسدی . اصلاً موصلی و مولد او به حلب در 553هَ .ق . نحو و حدیث به حلب و دمشق فراگرفت و بعزم صحبت ابن انباری قصد بغداد کرد و در موصل خبر وفات اوبشنید و بهمانجا اقامت گز...
-
صائغ افریقی
لغتنامه دهخدا
صائغ افریقی . [ ءِ غ ِ اِ ] (اِخ ) محدث است . سمعانی گوید: الصائغ الافریقی رجل معروف و قد روی . قاله ابن یونس .
-
صائغ هروی
لغتنامه دهخدا
صائغ هروی . [ ءِ غ ِ هَِ رَ ] (اِخ ) رجوع به محمودبن عمر جوهری شود.
-
ابوحفص صائغ
لغتنامه دهخدا
ابوحفص صائغ. [ اَ ح َ ص ِ ءِ ] (اِخ ) محدث است .
-
صائغ الذهب
دیکشنری عربی به فارسی
زرگر , طلا ساز
-
زاویه ٔ ابراهیم صائغ
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ ابراهیم صائغ. [ ی َ ی ِ اِ م ِ ءِ ] (اِخ ) این زاویه در قاهره میان پل بزرگ واقع و مشرف بر برکه ٔ فیل است . و امیر سیف الدین طغای پس از 720 هَ . ق . آن را بنا نهاد و شیخ عزالدین عجمی را که از فقیران (درویشان ) و ملازمین شیخ تقی الدین رجب بود د...
-
جستوجو در متن
-
نقره ساز
دیکشنری فارسی به عربی
صائغ الفضة
-
نقره کار
دیکشنری فارسی به عربی
صائغ الفضة